مدیرکل محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان
جناب آقای محمد اجلی
با سلام
احتراماً پیرو مذاکرات حضوری و مکاتبهای با جنابعالی و آنچه به قلم اینجانب در روزنامهی مردمنو، شمارهی 636، روز چهارشنبه، 28 تیرماه 1385، صفحهی 3 با عنوان «اشراق، فرصت همدلی و اتحاد هنرمندان است» به چاپ رسید، لازم دانستم تا به عنوان سردبیر فصلنامهی اشراق و نه از موضع انجمن ادبی اشراق که خود دبیر و هیأت مدیرهی مستقلی دارد، و من نیز تنها عضو کوچکی از این انجمن بزرگ و پْراعتبارم، نکاتی را با شما در میان بگذارم:
جناب آقای اجلی! شما مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هستید و نه رئیس و آمر فرهنگ؛ چرا که عرصهی ادبیات، فرهنگ و هنر دیرین این سرزمین، تاب ریاست و آمریت ندارد و همانگونه که رئیس جمهور محترم و منتخب مردم جناب آقای دکتر محمود احمدینژاد خود را خدمتگزار مردم و مدیران خویش را خادم آنان معرفی میکند و از مسئولانی که در انجام وظایف اداری و دولتی خویش مبنی بر پاسخگویی و تلاش در جهت رفع موانع و مشکلات در حوزههای مختلف به ویژه آوردگاه مهمی همچون فرهنگ، زبان و ادبیات فارسی، اهمال و قصوری از خود نشان میدهند، برائت میجوید، همهی مدیران و بدنهی دولتی کشور موظف به اجرای دستورالعملها و صیانت از قانونهای مصوبند.
آقای مدیرکل گرامی! هنوز خیلی دیر نشده، پس بایسته است تا شما نیز اکنون پس از گذشت قریب به پنج ماه، به وعدهی انتشار سومین شمارهی فصلنامهی اشراق (بهار 85) و پرداخت هزینههای شمارهی دوم (زمستان 84) که از تعهدات سازمانی و اداری آن مرجع است، عمل کنید.
آقای مدیرکل! کلام شفاهی شما برای ما معتبر بود و هست. شما خود وعده کرده بودید که به انتشار این فصلنامه، که به زعم زعمای فرهنگی و ادبی استان از اتفاقات مهم در حوزهی ادبیات و هنر زنجان محسوب است، ما را یاری خواهید کرد. اگر چه حالا با عملی نشدن گفتههایتان گمان میرود که با جماعت فرهنگی این شهر، دوپهلو، طعنهآمیز و فریبکارانه برخورد کردهاید.
آقای مدیرکل! به عنوان سردبیر فصلنامهی ادبی اشراق صریحاً اعلام میکنم که پس از شرط و شروطهای محدود کننده، دیگر بهانههای واهی آن ادارهی کل از جمله نبود اعتبار و بودجه را دستاویزی برای شانه خالی کردن از عمل به وظایف خویش معرفی نکنید. رئیس محترم دولت نهم و وزرای او، مکرراً و به بیان قاطع تصریح کردهاند که همواره نیازها بیش از اعتباراتند اما با مدیریت صحیح میتوان از هزینههای بیجا کمتر کرد و به اهداف و آرمانهای متعالیتر دست یافت. از آن گذشته کدام جشنوارهی هنری از شعر وداستان، موسیقی، تئاتر، هنرهای تجسمی، مطبوعات و ... در دورهی تصدی شما، برگزار شده است؟ پس با این وجود من یکی نمیدانم که حضرتعالی بودجهی فرهنگی آن ادارهی کل را که همه میدانیم رقمی به مراتب بالاتر از سایر دورهها بوده، در کدام محل هزینه کردهاید، و کدام مصداق از نگاه شما فرهنگی به حساب آمده است که پول بیصاحب را حرام آن کردهاید.
استاد محترم دانشگاه! دوستانه بگویم: شما ادارهی کل ارشاد اسلامی را با سازمان تبلیغات اسلامی اشتباه گرفتهاید. شما نه تنها دغدغهی فرهنگی ندارید بلکه به شدت برای مبارزه با همهی اَشکال هنری و ادبی با دهنکجی و مضحکه قرار دادنِ دردمندان فرهیخته و فرهنگی، قصد از صحنه خارج کردن آنان را دارید و میکوشید تا به خیال خود سلیقه و ذائقهی عموم را تغییر دهید. میگویید نه؟ بسیار خوب. بیایید همین کارنامهی پنج ماههی شما را به قضاوت بنشینیم. دو فصلِ اول هر سال که به دلیل تناسب آب و هوایی، فصلِ برگزاری و رونق جشنوارهها و نمایشگاههای متنوع بوده، در دورهی مسئولیت شما به فصول رکود و رخوت فرهنگی تبدیل شدهاند. انصاف بدهید. نه تنها هیچ فعالیت مؤثری انجام نشده، بلکه حتا امکان فعالیتهای طبیعی و معقول هنری و جمعی، به دست و مدیریت شخص شما از میان رفته است.
آقای مدیرکل! من ظرف مدت یک هفته از تاریخ ارسال این نامه، منتظر پاسخ شفاف و اقدام عملی شما هستم و در صورت عملی نشدن خواستههای فرهنگی و عامالمنفعهی خود، از حقوق شهروندی و امکانات و ابزارهای قانونی خویش میدانم تا موضوع را با افشاگری به رسانههای محلی و ملی بکشانم و از طریق مکاتبه با عالیترین مقامات استانی و کشوری، برای احقاق حقوق جامعهی فرهنگی استان، بیش از پیش گام بردارم.
من با کمال ارادت قلبی و احترام به شخص شما حاضر نیستم چشمان خود را در برابر اِعمال تبعیضها، بیتوجهیها و پایمال کردن حقوق جامعهی هنری و ادبی ِ نوجو، پرتلاش و مْوقر زنجان، ببندم.
با احترام
سردبیر فصلنامهی اشراق
مهدی جلیلخانی
رونوشت:
معاون محترم فرهنگی ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان جهت استحضار
ریاست محترم حراست ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان جهت استحضار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر