نیما، فرزندی خلف


منوچهر آتشی در کتاب «شاملو در تحلیلی انتقادی» (ص22) می‌نویسد:
«ما [=ایرانیان] چه در زبان اوستایی (گاتاها) یا فهلویات (ترانه‌ها) هرگز شعر بی‌نظم و نسق و بی‌قاعده نداشته‌ایم. چون شعر بسیار کهن ما هم تا ترانه‌های امروز، همه به صورت ادعیه‌ی آوازی و آوازهای محلی خوانده می‌شده‌اند، و مثلاً فخرالدین گرگانی که "ویس و رامین"، و نظامی که "خسرو و شیرین" را در وزن ترانه‌های ِ در اصل فارسی، و بر اساس فهلویات نوشته‌اند، به این روش‌ها توجه داشته‌اند و از این دیدگاه است که نیما را به‌خاطر رویکرد هوشمندانه‌‌‌اش به شعر، فرزند خلف آن‌ها می‌دانیم.»
فکر می‌کنم حالا می‌توان با توجه به این گفته و پیشینه‌ی شعر و شاعری ِ ایران، در مقایسه‌ای تطبیقی، به بازخوانی مکرر «شعر سوپر‌مدرن امروز» پرداخت و نظری دوباره به جریان‌های شعری دو دهه‌ی اخیر انداخت تا چهره‌ی مانا و واقعی‌ این هنر دیرین ِ ایرانی واضح‌تر گردد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

Related Posts Plugin for WordPress, Blogger...