قرآن به ترجمه‌ی محمد یزدی

چند روزی‌ست که قرآن به ترجمه‌ی تازه‌ی (مرداد 1387) آیت‌الله محمد یزدی ـرییس اسبق قوه‌ی قضاییه و دبیر جامعه‌ی مدرسین حوزه‌ی علمیه‌ی قم‌ـ را می‌خوانم؛ هم سلبی و ایجابی، و هم استدلالی و انتقادی. ضمن آن‌که یادداشت‌هایی برمی‌دارم تا در آینده، نکات و بُرش‌هایی از این ترجمه را منتشر کنم.
این ترجمه آن‌چنان‌که در پی‌نوشت‌اش به قلم مترجم آمده است، نه یک پژوهش علمی و تحقیقی و نه یک تفسیر خاص قرآنی، بلکه ترجمه‌ای ساده و روان است از متن آیات که برای عامه‌ی مردم و اقشار مختلف جامعه تنظیم و ارائه شده.
این ترجمه به زعم من، به حق «ترجمه‌ای دور از پیچیدگی و اصطلاحات فنی» است که «برای دسترسی عامه‌ی فارسی‌زبانان» فراهم آمده و با نظری اجمالی می‌توان دریافت که ترجمه‌ای نه آزاد، نه وفادار، و نه حتا معنایی صرف است. با این توضیح که در ترجمه‌ی وفادار، واحد ترجمه با هدف ترجمه‌یِ معادل، از واحد واژه تا جمله متغیر است. در ترجمه‌ی معنایی نیز، واحد ترجمه اغلب جمله است. اما حذف و اضافه در ترجمه‌ی محمد یزدی بیش از ترجمه‌ی وفادار و کم‌تر از ترجمه‌ی آزاد است که از این‌رو آن را ترجمه‌ی وفادار-معنایی می‌توان نامید.
بنابراین به نظر می‌رسد بین نوع برآمده از ترجمه و هدف مترجم اندکی فاصله افتاده چراکه کم‌تر صفحه‌ای را می‌توان یافت که تأثیر تفسیر در آن دیده نشود؛ چه به صورت عباراتی که داخل ابرو (پرانتز) به عنوان توضیح آورده شده، و چه به صورت پانوشت که در پای برخی صفحات آمده است.
نکته‌ی مورد توجه دیگر ویرایش فنی این ترجمه است که علی‌اصغر غفوری به‌خوبی از عهده‌ی آن برآمده است اما به نظر می‌رسد در همه‌جا از روش و قاعده‌ای یکسان و منطقی برخوردار نیست؛ چنان‌که به طور نایکدست گاه کلماتی هم‌چون «هشدار»، «همراه» و... با نیم‌فاصله یا فاصله به صورت «هش‌دار»، «هم‌راه» و... نوشته شده است. هم‌چنین است این عدم هماهنگی در مواردی از قبیل نشانه‌گذاری‌ها که در مجال این مرور و بررسی کوتاه نمی‌گنجد. اگرچه این نقایص در مقایسه با کاستی‌ها در دیگر ترجمه‌ها، کمیاب و غیرمخل به نظر می‌آیند.
برای مطالعه‌ی بیش‌تر درباره‌ی بررسی این ترجمه به مقاله‌ی محمدحسن جواهری در این‌جا مراجعه کنید.
اما آن‌چه به نظر من این ترجمه را از دیگر ترجمه‌ها متمایز و خواندنی‌تر می‌سازد، از بُعد ساده‌گویی و رسایی تعابیر و دوری از مغلق‌سازی است که اولاً از بُرندگی و صراحت آیات قرآن نمی‌کاهد، دوماً بر تأویل‌های چندگانه نمی‌افزاید و سوماً به تفاسیر چندپهلو نیز دامن نمی‌زند.
برای آشنایی با روانی ترجمه‌ی محمد یزدی، در نوشته‌های آتی به نقل بُرش‌ها و نمونه‌هایی از آن خواهم پرداخت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

Related Posts Plugin for WordPress, Blogger...