اماكن و جاذبههای باستانی و تاریخی استان زنجان
محمد فتحیاصل
تاریخ بسیار كهن و پر اُفت و خیز استان زنجان و قرار گرفتن آن در محور ارتباط مركز ایران به غرب، باعث گردیده تا به عنوان یكی از مراكز مهم تاریخی ایران مطرح باشد. استان زنجان آثار و نشانههای متنوع و مختلفی از سیر تكوینی فرهنگ و تمدن منطقه رادر خود دارد. این آثار میتوانند به عنوان جاذبههای جهانگردی مورد استفاده قرار گیرند و از عناصر مهم و جاذب توریست داخلی و خارجی باشند. آثاری همچون بازارهای قدیمی، تیمچهها، مساجد تاریخی، كاروانسراها و... .
استان زنجان با قدمت تاریخیای كه دارد، از جمله مناطقی است كه دارای جاذبههای تاریخی مهمی است. در سطح استان آثار متعدد تاریخی كه نوعاً در سطح كشور منحصر به فرد میباشد، میتواند به عنوان یك قطب جهانگردی در سطح ملی عمل نماید.
لازم به یاد آوریست كه در سطح استان، آثار باستانی كه مربوط به دورههای قبل اسلام باشد، اندك است و به علت تاریخ پر اُفت و خیز و جلوس حكومتهای متعدد و بروز حوادث ناگوار تاریخی، از بین رفتهاند. چند اثر باستانی مربوط به دوران اولیهی تاریخ كه شامل تپههای باستانی و آثار و نقوش حك شده در دل غارها میباشد، نیازمند كاوشهای دقیق باستانشناسی است تا پرده از اسرار و رموز تاریخی آن برداشته شود. بدین جهت كلیت این بحث شامل آثار تاریخی بعد از اسلام و به تفكیك شهرستان [1] میباشد.
الف. شهرستان ابهر:
محدودهی شهرستان ابهر طبق آخرین تقسیمات كشوری شامل شهرهای ابهر، سلطانیه، هیدج و صائینقلعه میباشد. آثار تاریخی بسیار پُراهمیتی در این شهرستان قرار دارد كه به ترتیب اهمیت عبارتند از:
گنبد سلطانیه
این گنبد در هستهی مركزی شهر كوچك سلطانیه و در قسمت جنوب غربی كهندژ [2] قرار دارد. گنبد سلطانیه به عنوان یكی از بناهای عظیم اسلامی و شاید باشكوهترین آنها، همچون نگینی سر برافراشته، خودنمایی میكند. این بنای بینظیر در دوران حكومت سلطان محمد خدابنده (اولجایتو) در مدت 9 سال احداث شده است. [3]
در ارتباط با عملكرد گنبد سلطانیه دو نظریه ارائه شده. نظر نخست مربوط به مورخین و جغرافیدانان متقدم است كه بنای گنبد را به آرامگاه سلطان محمد خدابنده (الجایتو) معرفی نمودهاند. نظریهی دوم نیز انتساب و اختصاص بنا از طرف الجایتو به آرامگاه علی ابن ابیطالب و حسین بن علی است.
بررسیهای باستانشناسی و مطالعه در عناصر معماری آن، نظریهی انتساب بنای گنبد سلطانیه به ائمهی اطهار (ع) را مردود میداند. احداث آرامگاه سلطانیه، ارتباطی به رسوم نژاد مغول نداشته بلكه غازان خان و الجایتو به تقلید از آرامگاههای موجود در ایران [4] به احداث آن همت گماشتهاند.
سبك نمای ساختمان سلطانیه در واقع تقلیدی از معماری سلجوقی است و نكتهی جالب توجه اینكه معماری گنبد سلطانیه الهامبخش معماری سبك «گوتیك» بوده كه مشخصاً از معماری گنبد سلطانیه تقلید كرده و از آن جمله كلیسای سانتاماریا دلفیوره [5] در فلورانس ایتالیا را میتوان نام برد كه صد سال بعد از اتمام گنبد سلطانیه، توسط برونلسكی و گیبرتی احداث شد. [6]
گنبد سلطانیه پس از كلیسای سانتاماریا دلفیوره در فلورانس ایتالیا و مسجد ایاصوفیای استانبول، سومین بنای عظیم تاریخی در جهان و اولین بنای عظیم تاریخی در ایران میباشد. قید این نكته ضروری است كه این بنا در رقوم همكف و طبقهی اول با فضاهای اطراف مرتبط با گنبد دارای پلان نزدیك به مستطیل و ادامهی مجموعه در طبقهی دوم و سوم دارای پلان هشت ضلعی متمایل به منتظم است، لیكن فضای زیر گنبد (گنبدخانه) پلان هشت ضلعی دارد.
معماری گنبد سلطانیه نسبت به آثار همردیف خود از نظر عظمت و ابعاد منحصر به فرد بوده و نمونهی بدیعی از یك آزمایش موفق است و این بنا 52 متر ارتفاع 60/25 متر دهانهی قوس گنبد، 87/6 متر عرض جرزها (به استثنای جرزهای شمال غربی و شمال شرقی كه به عرض 4/12 متر است) طول جرز از قسمت بیرونی 17متر و از سمت درونی 60/8 متر و دارای هشت ایوان و نزدیك به 50 اتاق میباشد.
ملات به كار رفته در این بنا، مخلوطی از گچ و مقدار اندكی آهك میباشد. گنبد، 3طبقهی مشخص دارد؛ طبقهی همكف كه ایوانهای هشتگانه را در خود جای داده است. طبقهی اول در 40/9 متری از كف فعلی قرار گرفته و شامل دهلیزهای ارتباطی است. این دهلیز دور تا دور بنا را احاطه كرده و یك پلان 16 وجهی را به وجود آورده، طبقهی سوم در 80/27 متر از كف قرار گرفته است. در این طبقه طاق گنبد و پایههای هشت ضلعی منارهها قرار دارند. ارتفاع گنبد از طبقهی سوم 19 متر است.
گنبد سلطانیه از نظر تزئینات مرحلهی كمال معماری ایران و دانشگاه هنرمندان است كه خلاقیت طراحان، معماران و مهندسان را به معرض قضاوت گذاشته است. عمدهترین عوامل تزئینات در گنبد سلطانیه عبارتند از: تزئینات آجری، تزئینات گچبری، كتیبهنویسی و كاشیكاری.
هر كدام از قسمتهای مختلف این بنا با تزئینات فوق منقش شدهاند و هر قسمت زیباییهای هنری خاص را به نمایش میگذارند. آنچه كه بر عظمت هنری این گنبد میافزاید ایوانهای طبقهی دوم هستند كه طاق این ایوانها به اشكال و سبك معرق و استفاده از انواع كاشیها تزئین یافتهاند كه نقوش تمام این ایوانها با همدیگر متفاوت میباشند.
بررسی كتیبهها به عنوان یكی از منابع موثق در شناساندن گنبد اهمیت خاصی دارد. در این بنا انواع خطوط رایج تا اوایل قرن هشتم هجری رقم گردیده است. كتیبههای دورهی نخست به استثنای چند مورد عموماً به خط كوفی و به سبك معلق، مشجر، موشح و مورق نوشته شده و كتیبههای دورهی دوم به خط ثلث جلی و انواع كوفی، محقق، ریحان و نسخ دیده میشود. امروزه این بنای باشكوه به عنوان میراثی ارزشمند از معماری ایرانی-اسلامی به عنوان یك منبع منحصر به فرد جهانگردی مطرح است و جهانگردان زیادی را در طول سال پذیرا میباشد.
ارگ سلطنتی (كهندژ) سلطانیه
محدودهی ارگ سلطنتی (كهندژ) در وسط شهر سلطانیه با ابعاد 450×450 متر و مساحتی بالغ بر 18هكتار را اشغال نموده است. این محدوده از دو بخش خندق و حصار تشكیل یافته، حد فاصل خندق و حصار 17 متر و پهنای آن 30 تا 40 متر بوده است. در داخل آن حصار ارگ سلطنتی قرار گرفته، این عنصر به شكل مستطیل با ابعاد 315×295 متر از سنگ سبز تراشیده شده است و با 16برج و یك دروازه با زیبایی خاص احداث شده است. ارتفاع حصار در حال حاضر به طور متوسط 4متر در زیر خاك و منازل مسكونی فعلی قرار دارد.
این قلعه كه حدوداً10 هكتار میباشد، آثار ارزشمندی از معماری و شهرسازی دوران مغول را در خود جای داده است به طوری كه متون تاریخی متذكر شدهاند این قلعه دارای عناصر شهری گوناگونی بوده است. جالبترین عنصر شهری ارگ سلطنتی سلطانیه، مجموعهی معروف به "ابواب البر" است. این مجموعه شامل مدرسه، دارالشفا، دارالضیافه، دارالسیاره، خانقاه، دارلكتب، بیتالقانون، دیوانخانهای به نام كریاس، مسجد جامع و بالأخره گنبد عظیم سلطانیه میباشد.
هماكنون این مجموعه در دست مطالعه و حفاری میباشد و كاوش برای بازشناسی و كشف شكل اولیهی آن ادامه دارد. قسمت اعظم این شهر تاریخی به عنوان یك دایرةالمعارف معماری و شهرسازی در زیر خاك مدفون است. در اطراف این شهر تاریخی سه بنای تاریخی دیگر نیز بر جای مانده كه در ادامه مورد بررسی قرار میگیرند. در نهایت اینكه بنای سلطانیه نخستین آرامگاهی است كه جسد بانی آن به دلایل سیاسی-مذهبی هرگز در آن دفن نگردید.
مجموعهی تاریخی چلبی اوغلی
در پانصد متری جنوب غربی سلطانیه، بر سر راه سلطانیه-خدابنده، آثار معروف بقعهی چلبی اوغلی قرار گرفته است. باستانشناسان و محققان این مجموعه را به سلطان چلپی منسوب نموده و تاریخ احداث بنا را سال 728 هجری قمری بیان نمودهاند.
این مجموعه از دو بخش خانقاه و مقبره تشكیل یافته است. خانقاه شامل صحن مركزی بوده و در اضلاع غربی و شرقی آن حجرات قرار گرفتهاند. پلان معماری این مجموعه با الهام از عقاید و مراتب صوفیه طراحی و هر یك از فضاها با عملكردی خاص طراحی شدهاند.
این بنا در دو طبقه احداث شده است و كتیبهای بر جرز جنوبی ایوان جنوبی حك شده است. این كتیبه در سه قطعه كه یكی در بالا و دو قطعه در طرفین ایوان نوشته شده و از اسناد بسیار معتبر در شناسایی شهر سلطانیه است. [7] قسمتی از این كتیبه از میان رفته، ولی آثار باقی مانده و قابل بررسی نشانگر این است كه این بنا در حد فاصل سالهای 657 و 683 احداث گردیده [8] و وقف خانقاه شمسیه شده است. به استناد عین متن كتیبه، سال 733 تاریخ احداث بنا نبوده بلكه سال نوشتن كتیبه است. سبك قبر سلطان چلبی در این آرامگاه، اهمیتی بسزا دارد از این نظر كه این قبر، حلقهی ذكر صوفیه را تداعی میكند. بدین معنی كه داخل مقبره به فضاهایی تقسیم گردیده كه جسد سلطان در وسط دفن شده و اجساد مریدان با توجه به درجه و مراتب آنها، در گرداگرد آن قرار داده شدهاند.
بقعهی ملاحسن كاشی
در فاصلهی 5/2 كیلومتری جنوب شهر سلطانیه مقبرهی زیبای ملاحسن كاشی قرار گرفته، این بقعه از نمای بیرونی دارای پلان هشت ضلعی و در نمای داخلی با تركیب و تلفیق ایوانهای جانبی به مربع تبدیل شده است. اضلاع هشتگانه به قرینه مقابل به هم هر یك 5/8 متر و 70/7 متر طول دارند. این بنا با ایوانهای چهارگانهی خود در طبقهی همكف با دهلیز زیبایی به یكدیگر مرتبط است و گنبد زیبایی بر هستهی مركزی چهارگوش نشسته، این گنبد با ساقهی نسبتاً بلند از نوع گنبدهای دو پوششی است و با گنبد الله الله مقبرهی شیخ صفیالدین اردبیلی قابل مقایسه است.
این بقعه تزئینات داخلی زیبایی دارد كه تزئینات، شامل مقرنسكاری گچی است و در دورهی فتحعلی شاه قاجار تزئین شده و در كتیبهای اشعاری در مدح فتحعلی شاه حك شده است این بنا توسط دیواری از لاشه سنگ محصور شده بود و امروزه با پیگیریهایی كه انجام پذیرفته، حدود دیوار دقیقاً شناسایی شده ومورد مرمت و احیا قرار گرفته است.
معبد تاریخی داش كسن
اثر مزبور در 10 كیلومتری جنوب شرقی سلطانیه، در نزدیك روستای ویر از توابع همین بخش قرار گرفته است. محل تاریخی داش كسن به شكل مستطیل به طول 400 و عرض آن از شمال به جنوب كاسته شده وحدوداً از 300 متر تا 50 متر در نوسان است.
در داخل این محوطه سه غار نسبتاً عمیق در دل كوه كنده شده و در حد فاصل غار ضلع جنوبی و غارهای اضلاع شرقی و غربی، حجاریهای زیبایی به چشم میخورد، از جملهی این نقوش دو تصویر اژدها به صورت قرینه در مقابل یكدیگر حك گردیده و طول هر كدام 5/3 متر میباشد. در طرفین این نقش محرابههای زیبایی منقوش به طرحهای اسلیمی، گل و بوته و مقرنسهای سنگی حجاری شدهاند.
باستانشناسانی كه نخستین بار این اثر تاریخی را ملاحظه نمودهاند، آن را بااثر معروف "برده تیكن" [9] و "اشكفت فرهاد" [10] مقایسه نموده و سبك كار نقوش و حجاریهای آن را با حجاریهای طاق بستان در كرمانشاه همسان دانستهاند.
آثار داشكسن دارای دو دورهی متمایز است. دورهی نخستین مربوط به آئین مهرپرستی متعلق به دوران ساسانی و دورهی بعدی، نقوش اژدها، برگ مو، پیچك و خطوط اسلیمی متعلق به دورهی ایلخانی میباشد.
فنآوری به كار رفته در معبد صخرهای داشكسن پیامد تكامل فن سنگتراشی با ابزار فلزی است كه شروع استفاده از این فن را باید در دورهی كشف مفرغ پیگیری كرد، زیرا كشف مفرغ باعث شد كه انسان علاوه بر تیشه و تبر و نیزه، موفق به ساختن مته و دیگر وسایل تراشنده شود. این كشف كه تقریباً در تمام دنیای باستان در حدود اوایل هزارهی سوم ق.م. پدید آمد، موجب شد تا در كلیهی زمینههای فرهنگی ترقی حاصل شود.
به طور كلی آثار نادری چون اژدهای نقش شده در داش كسن، بازتاب ارزشهای مادی و معنوی جامعه است، زیرا از عناصر فرهنگی از قبیل هنر، علم، مذهب، سیاست، فن و... تأثیر میگیرد و اژدهای نقش شده در داشكسن به نیت ارزانی، خیر و بركت و محافظت از سلطنت پدید آمده است.
معبد صخرهای داشكسن از یك محوطهی اصلی كه كلیهی تزئینات مكشوفه به آن تعلق دارد و یك حیاط وسیع تشكیل یافته است. محوطهی اصلی كه پُررمز و راز جلوه میكند، تلفیقی از هنر اسلامی و تزیینات چینی است. دو اژدهای عظیم كه هر كدام در پیچ و خمهای سحرآمیز خود اسراری را نهفته دارند و شخصیت محوری معبد از آن آنهاست، گویی محاقطان همیشه بیدار معبدند و تزیینات اسلامی از قبیل اسلیمیهای زیبا و مقرنسهای چشمنواز و قاببندیهای دقیق بخشی از هنرهای اسلامی است كه جلوهای پُرشكوه به معبد بخشیده است.
بقعهی پیر احمد زهرنوش
یكی از آثار تاریخی ارزشمند ابهر، بقعهی مولانا قطبالدین احمد ابهری ملقب به پیر احمد و معروف به زهرنوش میباشد كه در قسمت جنوبی شهر ابهر قرار گرفته است و شامل بقاع و حجرات است كه در وضعیت كلی فضاها با یكدیگر ارتباط دارند.
بقعهی اصلی با پلان چهار طاقی كه با ایجاد شكست در جرزها به 20 وجهی تبدیل گردیده، ساخته شده است و تماماً از آجر بوده و بیپیرایه بودن ظاهر آن عملكرد بنا را كه همانا صوفیانه باشد، بیش از پیش تأكید مینماید. بر فراز این چهارطاقی، گنبد زیبایی به سبك پنج و هفت و همانند با گنبدهای دوران سلجوقی استوار گشته و با گنبدهای مسجد جامع قروه و مسجد جامع سجاس قابل مقایسه است. بقاع دیگر این مجموعه به استناد متون تاریخی متعلق به دو عارف بزرگ به نامهای ابوبكر محمد بن عبدالله ابهری صاحب كتاب الموالی و همچنین مولانا شهابالدین ابهری است كه تا اوایل دوران صفوی در قید حیات بودهاند.
بقعهی شاهزاده زیدالكبیر
یكی از بقاع معتبر و معروف، بقعهی شاهزاده زیدالكبیر واقع در سمت شرقی شهر ابهر است. این بقعه از نظر سبك معماری در این منطقه بینظیر است. این بنا با زیبایی خاص با پلان مستطیل كه در زوایای جبههی جنوبی دو نیمدایره آن را قطع نموده، طراحی و اجرا گردیده است.
بنای مذكور بر روی دو ردیف سنگ تراشیده شده بنا گردیده و بقعهی آن نیز با آجر به طور سادهای ساخته شده است. درب ورودی بقعه از چوب چیت به طرز زیبایی با طرحهای هندسی حكاكی شده ساخته شده است. بر فراز بقعه، گنبد زیبایی از نوع گنبدهای مخروطی و نوكتیز با دو پوشش بر جرزهای چهارگانه نشسته است. سبك معماری و نحوهی ساخت آن حاكی از احداث آن در قرن نهم هجری میباشد.
مسجد جامع قروه
یكی از بناهای تاریخی ارزشمند منطقهی ابهررود، مسجدجامع قروه است. روستای قروه در كیلومتر 15 جادهی ترانزیتی ابهر-تاكستان قرار دارد. معماری سیویل و صخرهای این روستا بسیار جالب و در خور معرفی و مطالعه است و قابل مقایسه با معماری صخرهای علمكندی است. هنوز آثار و بقایای منازلی كه در دل كوه كنده شده با منظره بدیعی خودنمایی میكنند. در قلب این روستا یكی از آثار ارزشمند دوران سلجوقی (قرن پنجم هجری) جای گرفته است.
این مسجد همانند مساجد دوران سلجوقی به سبك چهارطاقی ساخته شده و گنبد بسیار زیبایی بر اضلاع چهارگانه به واسطهی چهار فیلپوش استوار گردیده است. مسجد كنونی عبارت از یك شبستان گنبددار و دو شبستان در طرفین آن كه شبستانهای اخیر از مصالح خشت و آجرهای حاصل از تخریب دیوارهای قدیمی است، ساخته شده و سقف آن چوبی است. محراب مسجد مزین به كتیبهی جالبی به خط نسخ است و حكایت از احداث آن در سال 413 هجری قمری دارد.
این مسجد از آثار ارزشمند اوایل قرن پنجم هجری قمری است كه قابل مقایسه با شبستانهای مسجد جامع قزوین وسجاس میباشد و مرمت و حفاریهای علمی را میطلبد.
امامزاده اسماعیل شناط
بنای تاریخی بسیار زیبایی در شناط ابهر واقع در جادهی ترانزیت ابهر-تاكستان موسوم به امامزاده اسماعیل قرار گرفته است. بنا بر اقوال تذكرهنویسان، نسب وی به اسماعیل بن ابومحمد جعفربن اسماعیل، ابوعلی حسن بن ابوعلی محمد بن عبدالله بن احمدبن عبدالله علی بن الحسین بن زیدبن الحسن بن علی بن ابیطالب (ع) میرسد. بعضی از تذكرهها دفن امامزاده اسماعیل را در اوایل قرن ششم هجری ذكر نمودهاند. ولی آنچه مسلم است، سبك معماری نشاندهندهی احداث بنا در قرن نهم هجری بوده و تزئینات الحاقی آن در اواخر دورهی صفویه انجام شده است. مجموعهی مذكور یكی از مراكز زیارتی مردم منطقه میباشد و در ایام مخصوص، مشتاقان آن حضرت به زیارت قبر وی روانه میشوند. از ارزشهای معنوی و روحانی این مجموعه كه بگذریم، معماری خاص این بنا و جنبههای هنری آن زیبایی خاصی را به بازدیدكنندگان عرضه میدارد.
پلان بنا از بیرون هشت ضلعی است كه از درون به مربع تبدیل گردیده. این بنا تماماً از آجر است. تزئینات ایوانها، مقرنسها و كاربندیهای آن گچی و گرهسازی است. داخل این بنا كه به صورت چهارگوش است، گچكاری و آئینهكاری بسیار زیبایی متشكل از گل و بوتههای اسلیمی و تصاویر پرندگان با استعمال رنگ و گرهسازی در هم آمیخته و جلوهی خاصی را به اندرون بقعه بخشیده است. بر فراز این شبستان، گنبد بسیار زیبایی به سبك دو جداره از نوع گنبد پنج و هفت با ساقهی بلند نشسته است. این گنبد از پائین به بالا كاشیكاری شده است و زیبایی خاصی را به آن داده است.
بقعهی امامزاده یحیی
در شهر كوچك صائین قلعه بر روی یك سایت تاریخی احداث گردیده است. محققین شرح الانساب، نسب وی را به امام موسی كاظم (ع) رسانیدهاند. بنای امامزاده تماماً از آجرهایی به ابعاد 5×21×21 سانتیمتر ساخته شده، ورودی بنا مشرف بر یك هشتی است، پلان این بنا با بقعهی قیدار نبی واقع در خدابنده قابل مقایسه است.
سبك این بنا از نوع گنبدهای دو پوششی زنگولهای است و دیوارها نقش حایل را دارند. در داخل شبستان ضریح بسیار زیبایی بر روی مزار نهاده شده و از نوع چوب چیت است. تاریخ ساخت ضریح بر روی یك كتیبهی بسیار زیبایی به سال 758 هجری قمری حك شده است.
این مجموعه به عنوان یك مكان زیارتی، از احترام خاصی بین مردم منطقه برخوردار است و در فهرست آثار تاریخی استان زنجان به ثبت رسیده است.
علمدار تپه
این تپهی كوچك در قسمت شمال شرقی امامزاده زیدالكبیر ابهر قرار گرفته است. مردم محلی هنگام دچار شدن به تب و لرز مدتی بر روی این تپه میخوابند و عقیده دارند كه تب آنها قطع میشود.
تپهی صائین قلعه
تپهی تاریخی صائینقلعه در داخل محوطه زیارتگاه امامزاده یحیی (ع) قرار گرفته است. وسعت این تپهی تاریخی به مراتب بیشتر از تپهی موجود امروزی بوده است و احتمال دارد دو پنجم آثار آن در زیر خانههای اطراف و گذرگاههای عمومی جای داشته باشد.
وسعت كنونی تپه 4×60 متر و ارتفاع آن 4 متر است. بررسیهای اجمالی آن، نشان داده كه این تپه در سه دورهی متمایز زیستگاه انسان بوده است:
قبرهای قرن هشتم هجری: آرامگاه كسانی است كه همزمان با ساخته شدن بنای امامزاده یحیی، با عنایت به قداست امامزاده،در محوطهی آن دفن شدهاند.
قبرهای اسلامی متأخر: آرامگاه كسانی است كه به جهت قداست امامزاده، در محوطهی آن دفن شدهاند و تقریباً تمام سطح تپه را پوشانیدهاند.
تپهی اصلی: به اوایل هزارهی اول پیش از میلاد تعلق دارد.
بازار شهر سلطانیه
بازار شهر سلطانیه را میباید بر مبنای یك سنت تاریخی كه تا عصر حاضر ادامه داشته، در اطراف مسجد جمعه جستوجو نمود.
بر اساس شواهد تاریخی بازار شهر سلطانیه دارای بیش از ده هزار دكان و چندین راسته بوده كه هر كدام از آنها به صنفی از تجار تعلق داشته است. بدیهی است كه این راستهها كه وسیعترین معابر بازار محسوب میشدهاند، به محلهای از شهر منتهی میگردیدند.
بازار شهر سلطانیه در سال 712 هجری یعنی یكسال قبل از پایان ساخت گنبد سلطانیه، آتش گرفته است. این آتشسوزی در كتاب "تاریخ الجایتو" چنین نقل شده است: «روز آدینه نهم سنه اثنیعشر در بعضی از بازار شهر سلطانیه آتش افتاد و بسوخت با مال و ضیاع و قماش فراوان، اما با همت وزیر بینظیر، خواجه تاجالدین به یك هفته خرابیها مرمت یافت».
بر اساس متون باقی مانده چنین به نظر میرسد كه بازار بزازان شهر سلطانیه اعتبار بیشتری نسبت به دیگر قسمتهای بازار داشته است. این بازار بنا بر گفتهی حافظ ابرو توسط خواجه علیشاه ساخته شده بود.
بخشی از بازار شهر سلطانیه ساخته خواجه تاجالدین علیشاه و قسمتهایی پرداخته خواجه سعدالدین وزیر دیگر اولجایتو بوده است. با مقایسهی روایات میتوان چنین نتیجه گرفت كه بازار بزازان شهر سلطانیه از سنگ و آجر ساخته شده بود.
بر اساس شواهد به دست آمده از حفاری شهر قدیم سلطانیه اكثر بناها پس از پی، دارای یك یا دو ردیف سنگتراش ندیده به عنوان شالوده هستند. بر روی این ردیف سنگها معمولاً بنای خشتی و ندرتاً آجری ساخته شده است. بازار سلطانیه پس از حملهی تیمور اگرچه دارای رونق گذشته نبود ولی با این حال مورد توجه تجار داخلی و خارجی بوده است.
به گفتهی گلاویخو بهترین انواع ادویهای را كه در بازارهای سوریه برای فروش عرضه میشد، به این شهر میآوردند. این ادویهها عبارت بودند از میخك، جوز هندی، من، پوست جوز و غیره. هرگونه ابریشم گیلان و كالا و محصولاتی كه در كنار ساحل جنوبی دریای خزر ساخته و تهیه میشد، به این شهر حمل میگردید. ابریشم گیلان از سلطانیه به دمشق و دیگر قسمتهای سوریه وتركیه وكفه (Kafa)در كریمه صادر میشد.
از استان خراسان پنبهی بافته و خام و قماش رنگارنگ و از بندر هرمز مروارید بسیار و سنگهای گرانبها و از شماخی (واقع در شیروان) همهگونه ابریشم و از پیرامون شیراز پارچههای گوناگون ابریشمی و پنبهای و تافته و كرپ از یسن (Yesen) و سرپی (Serpi) بر این شهر وارد میشده است. به طوركلی در اوایل قرن نهم هجری و در فصل تابستان (ماههای ژوئن، ژوئیه و اوت) بازرگانانی از كفه و طرابوزان كه سرزمینهای مسیحیان است و نیز بازرگانان مسلمان از تركیه و سوریه و بغداد و ژنو و ونیز و غیره در این شهر گرد میآمدند و در بازارهای آن با هم به داد و ستد میپرداختند.
در زمان ذكر شده شهر سلطانیه چنان از نظر بازرگانی پُراهمیت بود كه سالانه مبالغ هنگفتی عاید خزانهی امیر تیمور مینموده است.
درآمد حاصلهی حكومت از این شهر در دههی دوم قرن هشتم هجری به قول ابوالقاسم كاشانی صد تومان زر رایج بوده است بدون آنكه بر كسی آزاری وارد شود.
پانوشتها:
[1] طبق آخرین تقسیمات اداری –سیاسی استان
[2] ارگ سلطنتی
[3] از سال 704 تا 714 هجری قمری
[4] به خصوص آرامگاه كوروش در پاسارگاد
[5] كلیسای مریم مقدس در فلورانس ایتالیا
[6] سازمان برنامه و بودجه استان زنجان، مطالعهی توسعهی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، جلد دوم، ص26
[7] قسمتهایی از این كتیبه در سال 1359 مطالعه و كپیبرداری شده بود و فقط چند كلمه از آن بازخوانی شده است.
[8] محمدبن محمد جوینی ملقب به شمسالدین از رجال دورهی اباقاآن مغول است. وی پسر بهاالدین محمد، صاحب دیوان است كه در سال 657 به حكومت بغداد منسوب شد و پس از جلوس سلطان احمد تكودار، حكومت خراسان و مازندران، آذربایجان و عراق عجم به وی واگذار گردید و پس از شكست سلطان احمد و به قدرت رسیدن ارغون خواجه شمسالدین محمد به اصفهان گریخته و پس از به قتل رسیدن احمد به طرف اردوی ارغون حركت نموده و از وی عذرخواهی كرد. عاقبت در نزدیكی اهر به سال 683 مقتول گردید. این شخصیت یكی از رجال بزرگ و پرافتخار ایران در عهد ایلخانان و از نظر فضیلت زبانزد خاص و عام بوده است. با ذكر این مطالب، این بنا در حد فاصل سالهای 657 (سال به قدرت رسیدن وی) و 683 (سال قتل وی) احداث گردیده است.
[9] BARDA TIKAN در 2 كیلومتری شمال غرب مهاباد
[10] واقع در 20 كیلومتری شمال شرقی بوكان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر