دربارهی این مجموعه و مقدمهی کتاب
محمد فتحیاصل
دل گرچه در این بادیه بسیار شتافت
یك موی ندانست ولی موی شكافت
اندر دل من هزار خورشید بتافت
از قعر گل سیاه تا اوج زحل
كردم همه مشكلات گیتی را حل
بیرون جستم زغیر هر مكر و حیل
هر بند گشاده شد مگر بند اجل.
یادمان شادروان محمد فتحی اصل
اندیشهی پدید آوردن این كتاب زمانی پیریزی شد كه خلأ یك مجموعهی كامل از موضوعات فرهنگی، هنری و جاذبههای تاریخی و طبیعی در فضای فكری و فرهنگی استان كاملاً احساس میشد. مجموعهای از موضوعاتی كه با پشتوانه و بنیان قوی، تحقیق و تدوین شده، و در عین حال پس از ورود به عرصههای كاربردی، همهجانبه، دقیق و همراه با آمار و ارقام كارشناسی باشد. از آنجاكه نشر، یكی از مشكلترین، پرالتهابترین و دقیقترین فعالیتهای فرهنگی است، ما در این كتاب كوشش كردهایم مؤلفههایی كه بنیاد فرهنگ و تمدن شهرمان را تشكیل میدهد، در حد توان معرفی كنیم.
متأسفانه تا به حال در این خصوص كارهای جدی و بنیادی صورت نگرفته است گاه با آمارهای اغراقآمیز و بعضاً متناقص روبهرو هستیم، به این دلیل كه مبنا و معیار تهیهی آمار مشخص نیست و هر نهاد و سازمان، متناسب با خاستگاه درونسازمانی و معیارهای خود، اقدام به تهیهی آمار مینماید. لذا در دورهی نوینی كه در آن به سر میبریم، ضرورت ارائهی طرح و جمعآوری مطالب و تدوین كتاب حاضر لازم مینمود. با وجود این، در این راه پر فراز و نشیب با موانع متعددی روبهرو بودیم چراكه دایرهی بحث نظری بسیار غنی است ولیكن زمانی كه همین مؤلفهها در حوزهی امروزین بررسی میشوند و اینکه چگونه وضعیتی دارند، غایت بحث ما در این كتاب است.
استان زنجان از فرهنگ و تمدنی پرآوازه برخوردار است و سند اعتبار آن را نیز شخصیتهایی چون سهروردی، اخی فرج زنجانی، حكیم هیدجی، حاجی ملاآقاجان عتیق و... با بهرهگیری بهینه از علم و هنر و زبان در قالب اندیشههای ژرف و بدیع كه هیچگاه فروغ روشنگری از سیمای آنها زدوده نخواهد شد، امضا كردهاند. اكنون از چه منظری میتوان بر آنان نگریست؟ آیا میتوان ادعا كرد كه ما وارثان آن عالی مقامان حوزهی ادب و اندیشه هستیم كه همچون نگینی بر انگشتر افتخارات این استان میدرخشند؟ از این دیدگاه، آثار باستانی و جاذبههای طبیعی و صنایع دستی استان، وضع مشابهی دارد. آثار باستانیمان به گونهای است كه هر باستانشناسی آرزو دارد كلنگ كاوشگری خود را بر تپههای باستانیمان فرود آورد ولی آیا با روند كنونی، حفاظت و مرمت به كابوس وحشتناكی در آیندهای نه چندان دور تبدیل نخواهد شد؟ یغمای آثار باستانی و تخریب بقایای معماری تا كی این ملك را رضوان گنجیابان خیالپرداز خواهد كرد؟
هنرهای دستی استان نیز در خور تأمل وتحسین است و باز این پرسش مطرح است كه در جهت حفظ و شناسایی و معرفی آنها تا چه حد موفق بودهایم؟
بنا به نظر مجامع رسمی، استان زنجان از دیدگاه جاذبههای جهانگردی بسیار غنی است لیكن در اینجا پرسشی كه وجود دارد این است كه: آیا امكانات، تأسیسات و سرانجام مدیریت و برنامهریزی در راه بهرهبرداری بهینه از این موقعیت كافی است؟
با نگاه گذرایی به مطالب فوق، باید اذعان داشت تدوین این كتاب با بضاعتی كه داشتیم لازم آمد تا آنچه در وسعمان بود از سر علاقه، در اختیار هموطنان عزیز بگذاریم. در هر حال، با اعتراف به اهمیت و گستردگی موضوعات مطروحه و زوایای مختلف فرهنگی آنها، سعی داریم تا جاذبههای فرهنگی استان را در حد توان، معرفی نماییم. و بر این باوریم كه به این وسیله بخشی از دِین خود را به فرهنگ و تمدن این مرز و بوم ادا میكنیم. هر چند رهاورد این حركت نوپا كاستیهایی دارد كه بر متولیان كتاب پوشیده نیست و مطمئناً طرح انتقادها و پیشنهادهای سازنده، ما را در برداشتن گامهای محكمتر و مفیدتر رهنمون خواهد ساخت.
من از مفصل این نكته مجملی خواندم
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
3 مرداد 1380
محمد فتحیاصل
مقدمه
جهانگردی بزرگترین و پررونقترین صنعت جهان و بازوی دولت است و دولت نقش ویژهای در راهاندازی این صنعت در كشور ایفا میكند. مؤسسههای آموزشی و دولت هر دو باید در تجدید سازمان شبكهی ارتباط جهانگردی، در حكم زمینهی مطالعاتی مرتبط، و نیز زمینهی عملیاتی به هم پیوسته، مشاركت كنند تا كلیت آن را در اذهان و اعمال توجیه كنند.
یكی از اساسیترین فعالیت دولتها، طراحی و تدوین سیاستهای عمومی و كلان است. در كشورهای صنعتی و همچنین در بسیاری از كشورهای در حال توسعه به هنگام طراحی و تدوین سیاستهای كلان و برنامههای كشور به جهانگردی به عنوان ابزاری مؤثر در ادامهی روند توسعهی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی توجه خاصی مبذول میشود. بانگاهی كوتاه به آمارهای ارائه شده از سوی سازمان جهانی جهانگردی درمییابیم كه این صنعت چه آثار مهمی بر اقتصاد جهانی گذاشته است و این خود بیانگر اهمیت و گسترده بودن نقش آن در كشورها میباشد، آنچنانكه در بسیاری از كشورها بودجهای كه به مسافرت و تفریح اختصاص مییابد سه برابر بودجهای است كه صرف امور دفاعی میشود.
در این راستا، آمارها بیانگر جایگاه خاص و ممتاز این صنعت در استراتژیهای توسعهی كشورهای مختلف جهان، به ویژه كشورهای در حال توسعه، میباشد. بنابراین ضرورت نگرش نظاممند به جهانگردی و بهرهگیری از روشهای علمی و مناسب مدیریت این صنعت بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
متأسفانه امروزه بیشتر به مسأله تغییر ارزشها و تعارض ارزشها در حوزهی میراث جهانگردی توجه میكنند. میراث چیزی است كه میخواهیم آن را حفظ و نگهداری كنیم. ارزشها نیز یكی از آن چیزهایی است كه میخواهیم حفظ كنیم. میراث مفهومی است انعطافپذیر، كه این امر نمایانگر تفسیرهای متعددی است كه از گذشته به عمل میآوریم، بنابراین میتوان ادعا نمود كه تاریخ كه در واقع بخشی از گنجینهی اطلاعات مربوط به یك گروه یا جامعه است، لزوماً همان چیزهایی نیست كه واقعاً روی داده است، بلكه میتواند آن چیزهایی باشد كه توسط صاحبان قدرت مكتوب شده، به تصویر كشیده شده، محبوب شده و نهادینه گردیده است.
همزمان با توسعهی جهانگردی، گروهها تلاش میكنند، گذشته را احیا نموده و حال را از دیدگاه خود تفسیر كنند. گروهها و جوامع سعی میكنند ایدئولوژی خود را از طریق موزهها، بناهای تاریخی، قصرهای قدیمی، برگزاری تورهای همراه با راهنما، میراث و دیگر جاذبههای جهانگردی، به گردشگران منتقل كنند. جهانگردان نیز بیطرفانه در مورد ارزشها قضاوت نخواهند كرد. در واقع میراث به ابزاری برای مشروعیت بخشیدن به ساختارهای سیاسی و اجتماعی معاصر تبدیل میشود.
حال، اگر قبول كنیم كه شناسایی و معرفی جاذبههای طبیعی، فرهنگی، تاریخی و هنری هر منطقه، ابزاری مؤثر در ادامهی روند توسعه خواهد بود، باید تلویحاً بپذیریم كه سیاستگذاری صحیح در بخش جهانگردی، فعالیتی خنثا از نظر ارزشی نیست. بنابراین باید سیاستهای عمومی جهانگردی را با دقت و با حوصله و تجربهی كافی طراحی نموده و توسعه داد و به این صنعت به ویژه به دلیل آثار اقتصادی آن، اهتمام ورزید و همهی دستگاههای دولتی و خصوصاً رسانهها در فرایند این سیاستگذاری مشاركت كنند و هنگام مواجهه با ابهامات وپیچیدگیهای خاص ناامید نشده و عقب ننشینند.
جا دارد به جهانگردی نگاه تازهای بیفكنیم چراكه جهانگردی، واقعیتهای سیاسی و اجتماعی را از نو تعریف میكند، تبلیغات و دیدار جهانگردان از یك محل، جایگاه و وجههای عمومی برای آن محل ایجاد می كند، بنابراین ممكن است مقصدی به سرعت مورد توجه قرار گیرد. سیاستهایی كه برای جذب جهانگردان، افزایش مدت زمان اقامت آنها و ترغیب جهانگردان به صرف مخارج بیشتر طراحی و اجرا میشوند نیز موجب میشوند كه واقعیتهای اجتماعی مجدداً تعریف شوند.
اینجانب وهمكارانم تمام مساعی خود را برای دستیابی به مجموعهای كامل از جاذبههای طبیعی، تاریخی، فرهنگی و هنری استانمان به كار بردهایم. از آنها نام نمیبرم مبادا كسی از قلم بیفتد ولی همه بر این باوریم كه بستری مناسب فراهم آوریم تا از این رهگذر، به جهت اهمیت صنعت جهانگردی وشناسایی و توسعهی جاذبههای استان، توصیهها و رهنمودهای واقعگرایانه و هوشمندانهی متولیان امور، مطرح و جامهی عمل بپوشد.
انشاالله در آیندهای نه چندان دور ما شاهد روزگاری باشیم كه جهانگردان بیشماری گام در سرزمین نیای ما نهند و در این اقلیم غنی با آثار تحسینبرانگیز و پُرجاذبه به سیر و سیاحت بپردازند.
خدایا چنان كن سرانجام كار
تو خشنود باشی و ما رستگار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر