صنایع دستی استان
محمد فتحیاصل
زنجان شهری است با آثار تاریخی و قدمت هزار ساله که مردمان ساده و پُرتوانش که از هزاران سال قبل در تمدن آسیای غربی، استادانه با دستهای خلاق در کنار فرهنگ و تمدن کهن خود، هنر پیشینیانشان چون قالیبافی، گلیمبافی، ملیلهکاری، چاقوسازی، کاشی و سفال، پارچهی ابریشمی، حکاکی بر روی ظروف مسی را پاس داشته و حال بخشی از میراث ارزشمند هنر صنعتگران این دیار زینتبخش موزههای داخل و خارج کشور بوده و روزانه نظر هزاران هنردوست را به خود جلب مینماید.
صنایع دستی استان زنجان بخش عمدهای از شاغلین را به خود جلب کرده است و هماکنون نیز روند رو به افزایش دارد.
مهمترین صنایع دستی استان زنجان به ترتیب اهمیت: قالیبافی (پشمی و ابریشمی)، چاقوسازی، گلیم و جاجیمبافی، ملیلهکاری، ریسندگی و بافندگی، گیوهدوزی، سبد و حصیربافی و چندین فعالیت دیگر.
چاقوسازی، ملیلهکاری، گیوهدوزی وقالیبافی در شهرهای استان و صنایع دستی، قالیبافی، گلیمبافی، جاجیمبافی، کوزهگری و... در روستاهای استان متداول است.
در اینجا به مهمترین صنایع دستی رایج در استان به شرح زیر اشاره میکنیم.
ملیلهکاری
ملیلهکاری، تلفیق هنر و حوصله، با تاریخچهی دیرین در ساخت ظروف گرانقیمت توسط صنعتگران زنجانی میباشد. ملیلهکاری هنر ساخت ظروف تزئینی و مصرفی گرانقیمت است که پس از ذوب کردن نقره یا طلا با عیار خالص آن را به رشتههایی با قطرهای بسیار نازک درمیآورند که پس از ایجاد نقوش و طرحهای متنوع و پیچیده با اندودی از برادهی مس حرارت میدهند. به طوری که تارهای نقره به همدیگر متصل شوند. سپس ناخالصیها را زدوده و ملیلهها را صیقل میدهند و بدین ترتیب اثر تحسینبرانگیزی پدید میآید.
تولیدات ملیلهها بسیار زیادند و معمولاً سرویسهای چایخوری، شربتخوری، قلمدان، دستهی چاقو، سینی، جعبهی جواهرآلات و لوازم متعدد زینتی دیگر از آن ساخته میشود. این مصنوعات به حدی زیباست که امروزه زینتبخش مجموعههای هنری خصوصی و منازل متمولین در اقصا نقاط عالم است. ناگفته نماند که ملیلهی ساخت زنجان در بازار اصفهان باشهرت خاصی به مشتریان داخلی و خارجی عرضه میشود.
چاروقدوزی
چاروقدوزی یکی دیگر از هنرهای دستی است که دستهای ظریف هنرمندان زنجانی در تولید آن مهارت ویژهای دارند. اصولاً صنعت کفاشی از قرن یازدهم هجری در شهر رونق فراوانی داشته است. تمرکز کفاشان در دو بازار بالا و پایین و اختصاص یافتن راستههای گوناگون به این فن حکایت از رونق آن در ادوار گذشته دارد. به علت ورود کفشهای کارخانهای و علل دیگر، کفاشی بومی از رونق افتاده و اساتید آن به چاروقدوزی روی آوردهاند. این چاروقها مشخصاً زنانه بوده و استفاده از آن جنبهی تشریفاتی و تفننی دارد. چاروقها از دو قسمت کف و رو تشکیل شده است؛ کف آن از چرم ظریف و رویهی آن از نخهای نازک رنگی با تزئینهای چشمنواز، یراقکاری، گلگذاری و نخکشی ابریشمی با نخهای طلایی و نقرهای ساخته و بافته میشود، چنانکه مصنوعات آن باب طبع ایرانی و خارجی است و مناسبترین سوغات شهر محسوب میشود.
چاقوسازی
زنجان را از دیر باز (قرن دهم هجری قمری) تا به امروز به عنوان مهد چاقوسازی در ایران میشناسند. در چاقوهای زنجان به رغم وجود تنوع و تمایز خاص از نظر مصالح، فن و وجوه مشترکی وجود دارد که همان وجه تمایز است که به این صنعت هویت و امتیاز بخشیده است، به هر تقدیر بر حسب جامعهشناسی فنی و هنری تأثیرپذیری شرایط اقلیمی، قومی و بهعلاوه بنیادهای فرهنگی است که در تفکر صنعتی این جامعه مشهود گشته و از این نظر است که صلابت و خشونت کوهستانی بودن این شهر بر صنعت آن اثر گذاشته و چنین هنری را پدید آورده است.
چاقوهای زنجان با ویژگیهایی همچون ظرافت، تناسب، آبکاری تیغه، قدرت برش و داشتن استادکاران این فن در گذشته و حال از شهرت فراوانی برخوردار است.
استادکاران این فن که نامی از آنها باقی مانده، مانند: استاد یعقوب زنجانی، استاد محمدعلی زنجانی، استاد یحیی قدوسی، استاد رزاق و رحمان خطیبی، استاد محمد ولی، استاد سیدعلی سیدی معروف به سید زنجانی (۱) و اساتید دیگر را میتوان نام برد که چاقوهای آنها دارای شهرت محلی و منطقهای بوده است. به طوری که دستساختههای آنها امروزه به عنوان اشیا و آثار عتیقه با قیمت گران خرید و فروش شده و بسیاری از آنها زینتبخش موزهها و مجموعههای خصوصی در اطراف و اکناف است. این اساتید علاوه بر چاقوسازی در صنایع دیگری از جمله چخماقسازی، قیچیسازی، تفنگسازی و انواع کارهای مستظرفهی دیگر مشهور خاص و عام بودهاند که امروزه نام آنان بر روی آثارشان جاودانه حک شده است.
انواع چاقوهای زنجان با توجه به ابتکارات و خلاقیت صنعتی استادکاران دارای فرمهای مختلف است و آنها را به دو دستهی کلی میتوان تقسیمبندی نمود:
۱- چاقوی ساده یا معمولی، که از دو قسمت تیغه و قبضه تشکیل گردیده است که قبضهی آن از شاخ بز ساخته میشود.
۲- چاقوهای مرکب و پیچیده، این قسم خود به انواع چاقوها تقسیم میگردد:
الف) چاقوی فنری یا قلم تراش: چاقوییست که فنری در قبضهی آن تعبیه شده، علاوه بر دادن حالت ارتجاعی به تیغه، از تا شدن بیمورد آن جلوگیری مینماید. دستهی این چاقوها به شکل پرنده، ماشین، خودکار، تفنگ، کفش و انواع حیوانات ساخته میشود.
ب) چاقوی ضامندار معمولی: این چاقو در انتهای قبضه دارای ضامن برآمده است که با فشار آن ضامن تیغه را رها کرده و چاقو بسته میشود.
ج) چاقوی ضامندار مغزی: این چاقو شبیه چاقوی ضامندار نوع اول است با این تفاوت که ضامن آن در داخل دسته مستهلک شده و دیده نمیشود.
د) چاقوی ضامندار فشاری: در این نوع چاقو، زمانی که بسته است، فنری به تیغه تکیه داده و تیغه را دائماً به حالت پرتاب نگه میدارد. ضامن این چاقو به صورت دایرهی کوچک برجسته در محل اتصال قبضه تعبیه شده و با فشار دادن این دگمه تیغهی چاقو با سرعت تمام باز شده و به صورت اتوماتیک در حالت باز ضامن میشود.
به غیر از چاقویهای یاد شده انواع دیگری از چاقوها را نیز میتوان ذکر کرد مانند چاقوهای شکاری و انواع کارد آشپزخانه و صحرایی، قمه، دشنه و قداره، که همه در انواع و اقسام و اندازههای گوناگون ساخته و پرداخته میشوند.
مواد چاقو:
عمده مواد چاقو عبارتند از:
الف) فولاد: که پس از گداخته شدن در اندازههای مختلف بریده شده و در مجاورت هوای آزاد سرد میشود تا قابلیت سوهانخوری را پیدا کند به عبارتی قابل سایش با سوهان باشد. سپس صیقل با سمبادهی نرم و مالش با چوب سخت انجام میگیرد. جلا دادن تیغه در اصطلاح آئینهکاری نام دارد.
ب) آستر یا اسکلت قبضه: آستر چاقوها از دو نوع تشکیل شده، نوع اول آهن و نوع دوم برنج است.
اولی از انواع تسمهها و آهن آلات استفاده میشود و نوع دوم به صورت ریختهگری تهیه میگردد.
ج) رویه: رویهی چاقو دارای انواع مختلف است. ابتدا از شاخ حیوانات استفاده میشده که در این میان شاخ گوزن شهرت بسزایی دارد و از رویههای دیگر ی که حائز اهمیت است رویههای فلزی است که استادکاران با توجه به سلیقه و ابتکار خود آن را از انواع فلزهای سخت و قیمتی و یا معمولی انتخاب مینمایند. از رویههای دیگری که در این اواخر مرسوم گردیده و قیمت و ساخت آن نیز مقرون به صرفه است رویههای فیبری و نایلونی است که از خارج وارد میگردد.
د) محور چاقو: عبارت است از لولای تیغه برای چاقوهای بازاری که از میخهای معمولی انتخاب شده و برای چاقوهای سفارشی از فولاد ساخته میشود تا دوام بیشتری داشته باشد.
ابزار کار: ابزار کار این صنعت از زمانهای سابق، یکنواخت بوده و با پیشرفت تکنیک متحول گردیده است. وسایل عمده عبارتند از: گیره، مته، سوهان، سمباده، و کورهی ذغالی که ابتدا تمامی این ابزار به دست خود اساتید تهیه میگردید. از متههای کمانی تا گیرههای دستی که استادکاران با عشق و علاقهی خاص به ساختن آنها همت میگماشتند. در این اواخر سنگسایهای برقی و متههای پیشرفته رواج کامل یافته و موجب پیشرفت کار شده است.
قالیبافی
یکی دیگر از صنایع دستی بومی، که رواج کامل داشته و از نظر اقتصادی پس از دامداری مقام دوم را دارد، صنایع مربوط به فرشبافی است. این صنعت عموماً به زنان اختصاص دارد و در تمام منطقه از شهرت خاصی بر خوردار است. به طور متوسط فرشهای درجهی ۳ در هر یک ماه با دو نفر بافنده و فرشهای درجهی ۲ از هر دو ماه با دو نفر بافنده و فرشهای درجهی یک از هر ۶ ماه با دو نفر بافنده به اتمام میرسد.
مرغوبترین نوع فرشهای منطقه مربوط به محلی به نام «بیتگنه» است. این فرشها با ظرافت و دقت تمام بافته میشود و جنبهی صادراتی دارد، رنگ پشم که عموماً توسط بافندگان، رنگرزی میشود از ثبوت قابل توجهی برخوردار است. این بافتهها بسیار ریز و در ۵/۶ سانتیمتر دارای ۸۰ تار و ۴۰ گره بوده و تار آنها از نخهای شش تار تشکیل میشود که نازک و مقاوماند.
نقشههای بافتههای این منطقه عموماً طرحی است بهنام لچک و ترنج که از خطوط اسلیمی اقتباس گردیده و بدون نقشه بر روی قالیها پیاده میشوند. زمینهی این فرشها عموماً قرمز رنگ است. بافتههای درجهی یک مهمترین صادرات شهرستان زنجان را تشکیل داده و در کشور آلمان از شهرت خاصی برخوردار است.
فرشهای درجهی دوم وسوم شامل فرشهای معروف جلیلآباد، هوپا، بوغداکندی و شهر زنجان با طرحهای لچک و ترنج، ریزماهی با زمینهی قرمز و سیاه بافته میشوند. این فرشها عموماً در ۵/۶ سانتی متر دارای ۴۰ تار و۲۰ گره است.
ابزار آلات این صنعت معمولاً توسط بافندگان و تهیه کنندگان آن ساخته و پرداخته میشود.
گلیمبافی
هنر گلیمبافی از قرنها پیش در روستاها به عنوان فعالیتی در کنار کشاورزی تداوم داشته است. از گذشتهی بسیار دور، اکثریت روستائیان هنرمند و باذوق زنجان به تولید انواع زیرانداز به جهت مصرف داخلی خانهی خودشان میپرداختهاند. انواع گلیم با نقوش سنتی و هندسی خاص استان، انواع خورجین، جل اسب، نمکدان، قاشقدان، و رختخوابپیچ با همان شیوهی بافت گلیم، انواع تولیداتی بوده است که در استان زنجان از رواج بسیار خوبی بر خوردار بوده است.
این بافتههای داری، بر روی دارهای بسیار سادهی چوبی عمودی در منازل روستائیان تولید میشده که در حال حاضر اکثر دارهای چوبی تبدیل به دارهای مقاوم فلزی شده است. لازم به یادآوریست که تولید انواع بافتههای کوچک به غیر از زیرانداز، رواج خود را در روستاها از دست داده است که طبعاً حمایت، دستگیری و برنامهریزی لازم را جهت احیا و توسعهی این نوع بافتههای سنتی را میطلبد.
از نقوش گلیمهای روستایی میتوان به نامهای «هشت توک»، «پقل» اشاره نمود و از طرحهای گلیم ماهنشان، میتوان نقوش سماوری، توسپاقا (۲)، صندوق، اشگل (۳) تک گل (۴) و ترکیبی همگون از نقوش حیوانی و گیاهی اشاره کرد. در منطقهی سهرین هم نقشهای گلیم به صورتی اجرا میشود که در حقیقت نوعی موج در آن گلیمها ایجاد میگردد.
مناطق فعال گلیمبافی استان زنجان، شهرستان ماهنشان و روستاهای این شهرستان است که حدوداً ۵۰ نفر صنعتگر فعال در این روستاها مشغول فعالیت میباشند.
جاجیمبافی
از دیگر رشتههای صنایع دستی استان که متأسفانه به دلایل مختلف رو به نابودی میباشد و تولیدکنندگان چندانی ندارد، جاجیمبافی است.
جاجیمبافی هممانند دیگر بافتههای داری، در گذشتههای نه چندان دور در اکثر روستاهای شهرستان خرمدره، سلطانیه، خدابنده و طارم رایج بوده است که متأسفانه در حال حاضر به دلیل نفوذ تافتههای ماشینی و غیرسنتی، این بافتهی بسیار زیبا و هنری رواج اولیهی خودش را از دست داده و تولیدکنندگان علاقهای به بافت آن نشان نمیدهند. تولید جاجیم بر روی دارهای افقی بسیار سادهی چوبی انجام میگیرد. (۵)
مسگری
در استان زنجان از گذشتههای بسیار دور، تولیدکنندگان زیادی به تولید انواع ظروف مسی سادهی مصرفی، تزئینی، نقشدار و قلم خورده در انواع و اقسام آن میپرداختهاند، که کلید این تولیدات به وسیلهی دست و با ابزارهای ساده، صورت میپذیرفته است و از نظر کیفیت هم نمونههای بسیار زیبایی از گذشته موجود است.
صنعت دستی مس در زنجان به بیش از هزار سال قبل (دورهی ساسانیان) در زنجان باز میگردد و احتمالاً مهمترین مقطع رشد صنایع مس زنجان در دورهی سلجوقیان بود که صنعتگران زنجانی برای این اقوام تازه استقرار یافتهی ترک، آفتابه لگنهای مسی با نقش حیوانات اساطیری میساختند. بعدها در دورهی ایلخانان با ورود تعدادی هنرمند چینی (به وسیلهی هولاکوخان) به زنجان، صنعت مس زنجان تکامل بیشتری یافت و آفتابه لگنهای مسی برجسته و منقش این شهر با نقشهای برجسته از گل و گیاه و با لگنهای کنگرهدار مزین شده و برای صدور به بلاد چین و کنارههای مدیترانهی آن روز مهیا گردید، اما متأسفانه این نوع آفتابه لگنهای عتیقه که یادگار تکامل صنایع دستی زنجان در ادوار هزاره و پیش از هزارهی اول بود، چیزی باقی نمانده و بیشتر آنها رهسپار کورههای ذوب مس گردیده است.
انواع ظرف مسی مثل تیان (۶) تشت، حناخوری (۷)، لگن و تاس حمام (۸)، روشل (۹)، تونگ (۱۰) و پارچ مسی و آفتابه و مخزن سقاخانهی مسی بود و ظروف آشپزخانه مثل دیگهای بزرگ و کوچک، تیانچه، بادیه، دیزی مسی، آبکش مسی، قابلمه و تابه مسی و ظروف دیگر مسی برای سر سفره و مهمانی مانند بشقاب هشت گوش و گرد و کاسه و پیاله و دوری (۱۱) و کفگیر و ملاقه، قاشق مسی و لیوان مسی و پارچ مسی و آفتابه لگن مسی برای شستوشوی دست بعد از جمع آوری غذا از سر سفره و نیز مجمه مسی، سینی بادامی گرد و فراشی و مجمه (۱۲)، چایدان، زیر استکان، منقل مسی، پاطیل و انواع سطلها و زیر سیگار مسی و غیره.
دستگاهها و ادوات شکلدهی به مس به دو دستهی ادوات زیرین و ادوات زبرین تقسیم میشد که از زیر و رو یک تکه مس را زیر فشار شکلگیری قرار میدادند و این ادوات بر حسب خواص هر ظرف ساخته و طراحی شده بود. صنعتگران زنجانی این خلاقیت را داشتند که به تنوع این ابزارو ادوات فکر کرده و آنها را طراحی نموده و برای ساخت و ساز مس خود قالبسازی ادوات بکنند. و به راستی لازم است این ابزارها که بیانگر خلاقیت اولیهی بشر است در (موزههای مردمشناسی ابزاری) گردآوری شوند.
البته در عصر تمدن آینده (معیشت الکترونیکی) تنها کاربرد مس، ساخت ظروف نیست بلکه کاربردهای فراوانی دارد که میبایست صنعتگران مس زنجان به آنها مجهز شوند و نیز برخلاف تصور اغلب مردم، شهر زنجان، تنها شهر سرب و روی نیست بلکه شهر مس است و باید به یاد بود لیاقتهای بنیانگذاران صنعت مس، به ترمیم صنعتی شهر و ایجاد صنایع مدرن بپردازیم.
سرامیکسازی
سرامیکسازی در استان زنجان قدمت زیادی دارد. کارگاههای کوزهگری سابق که در کنار شهر زنجان فعال بودند، اگر چه امروزه وجود ندارند ولی این بدان معنی نیست که هنر سرامیکسازی نیز از بین رفته است. زیرا هنرمندان بسیاری در روستاهای مختلف با امکانات اولیه به تولید نمونههای خیلی زیبا از این هنر میپردازند که بسیار دیدنی است.
پانوشتها:
۱- استاد سید علی سیدی، علاوه بر چاقوسازی در صنایع حکاکی، مهمیزسازی، قیچیسازی از نوابغ این فنون محسوب میشده است.
۲- لاکپشت (به زبان ترکی)
3- به معنای سه ترنج
۴- به معنای یک ترنج
۵- در حقیقت نمیتوان نام «دار» بر آن نهاد زیرا در حقیقت از چند قطعه چوب ساده به منظور مهار چلههای جاجیم تشکیل شده است.
۶- ظرفی برای گرم کردن آب حمام
۷- ظرف خیساندن حنا در حمام
۸- لگن کوچک فلزی دهان گشاد با لبه برگشته
9- روی شوی در حمام
۱۰- ظرف برای آوردن آب از چشمهها و قنات
۱۱- نوعی بشقاب با لبهی کوتاه کمابیش عمود بر سطح آن (بر خلاف بشقاب که لبهی پهن و مسطح دارد).
۱۲-سینی دندانهدار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر