اینروزها بر سر برکناری و عزل دکتر ثبوتی چهرهی علمی ماندگار کشور اعتراضات بهحقی صورت میپذیرد که گویا همچنان نیز ادامه دارد. [اصل خبر]
اما چرا بهحق؟ بهحق نه از این روی که شخص دکتر یوسف ثبوتی با آن غرور و تبختر دوستداشتنی و البته گاه غیردموکراتیک و پدرسالارانه، اصل است و باید بماند یا برگردد؛ چرا که این خواست و لجاجت با ذات تحولخواهی و نوجویی در تعارض است و بیمعناست که امروز پس از نوزده یا بیست سال مدیریت ایشان در رأس یک نهاد به گوهر نوجو، علمی و فینفسه دموکراتیک با افکار و نیروهای جوان و پُرانرژی، راه را بر تغییر و تجربههای نوتر ببندیم. به یاد داشته باشیم که عمر مفید مدیریت در یک پست نیز چهارسال بوده و در خوشبینانهترین وضعیت و عملکرد مثبت مدیر٬ تمدید آن بلامانع است. همچنانکه این مهم در قانون اساسی برای پست ریاست جمهوری محدودیت دو دورهی چهارساله گنجانده شده است.
اما بحث بر سر قصد دولت برای به دست گرفتن همهی نهادها و تسخیر سنگربهسنگر همهی عرصههاست؛ خواه مدارس و مراکز فرهنگی و ادبی و خواه دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایهی زنجان که تاکنون میانه و سروکاری هم با سیاست و سیاستبازان نداشته است. جز آنکه دکتر ثبوتی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری با آن شمّ قابل ستایش و روحیهی تحولخواه و افکار دوراندیشانهی خویش از مهدی کروبی حمایت کرد.
باری. این خبر که 50 درصد رؤسای دانشگاهها را تغییر میدهند، از دورخیزی دیگرباره و نه البته تازه و عجیب، برای توسل به ابزار و اهداف ارتجاعی و مخوفتری حکایت دارد. و صد البته زنگ خطری است که با به روی کار "آوردن" دوبارهی محمود احمدینژاد و طرز فکر امثال آیتالله مصباحیزدی که دروغ را مباح میداند، بیش از پیش در همهی شئونات زندگی به صدا درآمده است.
پینوشت: محمد مختاری در صفحهی 183 کتاب تمرین مدارا مینویسد: «دو مشخصه [عارضه]ی فردی-اجتماعی و ذهنی تاریخی، از دیرباز در فرهنگ ما وجود داشته است، یعنی مستقر و مسلط بوده است. بر شکلهای تفکر و شکلهای زیباییشناختی و رفتاری نهادیشدهی ما نیز تأثیر نهاده است. این دو مشخصه عبارت است از ساخت استبدادی ذهن و "گرایش به سلسله مراتب".
این استبداد سلسلهمراتبی از راه پدرسالاری، مردسالاری، شبان-رییس، رهبرسالاری، منمحوری و نخبهگرایی و غیره در شکلهای مختلف اندیشگی و بیانی و رفتاری ما تداوم داشته است.»
بحث بعدی؛ "شیوه" برکناری دکتر ثبوتی است؛ نامحترمانه نیست رسانه ها و معزول همزمان از خبر، خبردار شوند؟
پاسخحذف