پیشنهاد به ادارهٔ کل فرهنگ و ارشاد
اسلامی استان زنجان:
هر شهر استان، یک کتابفروشی
پخش و توزیع کتاب، قصهٔ پرغصهای در این کشور است. در استان زنجان
نیز با وجود روشهای سنتی پیشین، کتابفروشان دیگر پاسخگوی واقعی نیاز جامعهٔ کتابخوان،
جوان، و رو به رشد دانشگاهی نیستند. شهر زنجان، شهری دانشگاهی و دانشجویی است و به
کتابهای چاپ جدید و بهروز نیاز دارد. بنابراین باید به تعداد قابل دسترسی، کتابفروش
–آن هم کتابفروش فعال- داشته باشد و این کمبود کاملاً هویداست. جای تأسف است که فیلمهای
سینمایی شبکهٔ توزیع خانگی دارند اما ما از توزیع کتاب غافل ماندهایم. لازمهٔ دسترسی
آسان به کتاب، وجودزیرساختهایی از جمله کتابفروشی معتبر و حرفهای است که به نظر میرسد
با یک مدیریت صحیح و هدایت دقیق، عملی و محقق شود.
پیشنهاد میشود در هر شهر استان مکانی به عنوان کتابفروشی با تولیّت
ادارهٔ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی هر شهرستان، برپا و به رایگان در اختیار یک کتابفروش
حرفهای گذاشته شود با این شرط که به تعهدات خود جهت تأمین به موقع نیاز شهروندان آن
شهر عمل کند. این کتابفروش (که ضمناً لوازم تحریر، و مطبوعات نیز خواهد فروخت) برای
عمل به تعهدش و تهیهٔ کتابهای تازه منتشر شده، حتماً با توزیعکنندگان بزرگ کتاب در
کشور تماس میگیرد و بنابراین یک چرخهٔ رقابتی، صحیح، کارآمد و اقتصادی در زمینهٔ کتاب
ایجاد خواهد شد.
برای تأمین فضای کتابفروشی در هر شهر میتوان فضاهای بلااستفادهٔ
ادارهٔ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در شهرهای استان را به این منظور اختصاص داد؛ وگرنه
باید از اعضای شورای فرهنگ عمومی استان برای این منظور کمک گرفته شود و مصوبهٔ لازم
اخذ گردد تا دستگاههای مختلف نیز در این امر مشارکت فعالانه داشته باشند و خود را
در این زمینه مسئول بدانند و نسبت به آن دغدغهمندی نشان دهند. همچنین شرایط و بستری
قانونی برای ادامهٔ فعالیت این کتابفروشیها در شورای فرهنگ عمومی استان اندیشیده شود
تا این طرح با تدوین و اجرای سیاستهای حمایتی و تشویقی، برای همیشه دوام و بقا داشته
باشد، و با رفت و آمد هر مدیری، سست، بیاثر یا فراموش نشود.
تأکید بر ایجاد یک کتابفروشی در هر شهر (حداقل یک باب) از این جهت
است که تعداد ناشران با تعداد کتابفروشان همخوانی ندارد. به نحوی که آمارها نشان میدهد
این نسبت ۸ به ۱ است و این امر خود نشاندهندهٔ معیوب بودن شبکهٔ توزیع کتاب در کشور
است، چراکه در یک اقتصاد سالم، توزیعکنندگان بیشتر از تولیدکنندگان هستند. از سوی
دیگر آموزش کتابفروش نیز هرگز نباید متوقف و فراموش شود و در این راستا باید از نقش
آموزشی ناشران بهره گرفت تا ارتباط بین ناشران و کتابفروشان نیز مرتباً برقرار و حفظ
شود؛ روشهای فروش و بازاریابی مثلاً یا نوشتن چند جملهٔ کوتاه، زیبا و گیرا از کتابهای
منتخب در زیر هر یک از کتابها در ویترین، از جمله پیشنهادات و آموزشها به کتابفروشان
و تبدیل و تربیت آنها به عنوان «کتابدار اجتماعی»، «مشاور کتاب» و حتا «کتابخوان فهیم»
است.
حتا میتوان در آینده و پس از استقرار، درآمدزایی و سوددهی این
کتابفروشان، درصدی از فروش ایشان را به عنوان اجارهبهای محل کتابفروشی دریافت کرد
و در عوض برای تخصیص حمایتهای یارانهای دیگر او را در صندوق اعتباری هنر عضو و بیمه
نمود. غرض اینکه در بده بستانهای مکرر و بهرهمندیهای دوطرفه است که تعامل و سودمندیها
بیشتر و بیشتر میشود. ضمن اینکه در جریان این فرآیندهاست که به اصلاح شیوهها و روشها،
و بهبود مدیریتها دست مییابیم.
اکنون بار وظیفهٔ توزیع و پخش کتاب بر دوش نمایشگاههای کتاب استانی
است و این نمایشگاهها عملاً به مسکّن معضل پخش و توزیع کتاب در کشور تبدیل شدهاند
و از وظیفهٔ ذاتی و اصلی خود دور ماندهاند. از طرفی برگزاری نمایشگاههای کتاب نیز
هر بار موجب ضرر و زیان کتابفروشیهای خُرد سطح شهر میشود که برای این موضوع نیز باید
فکری کرد که به نظر میرسد مشارکت دادن این کتابفروشیها در نمایشگاهها جهت رقابت
با سایر ناشران و کتابفروشان شرکتکننده و همچنین به هدف معرفی آنان به شهروندان و
هماستانیها، کاری شایسته و شدنی است.
ضمناً میتوان از شورای فرهنگ عمومی استان مصوبهای اخذ کرد که
مطابق آن از طریق معاونت هماهنگی امور عمرانی استانداری، شهرداری و شورای شهر، در فضاهای
شهری، پیوست کتابفروشی نیز در نظر گرفته شود (طرح تخصیص کاربری فرهنگی). یعنی در ازای
بلندمرتبهسازی و تراکم ساختمانها و ساخت مجتمعهای اداری، تجاری و صنعتی، فضایی به
مساحتِ مشخص نیز به کتابفروشی اختصاص داده شود (بدین منظور از زمین مالکان و سازندگان
بخشی به این امر اختصاص یابد، یا عوارض آن دریافت شود). تا به این ترتیب در شهرکها
و محلات مختلف، کتابفروشی (و فروشگاه لوازم تحریر و مطبوعات) به اجبار ایجاد و تأسیس
شود.
اتحادیهٔ ناشران و کتابفروشان تهران در راستای حل ریشهای مسئلهٔ
محل کار ناشران، کتابفروشان و موزّعان و ورود سرمایههای تازه به این صنعت، طرح تخصیص
کاربری فرهنگی برای تأسیس کتابفروشیها را به تصویب شورای شهر تهران رسانده است. بر
اساس این طرح اگر کسی بخواهد ساختمانی بسازد و در آن ساختمان فضایی را به کتابفروشی
یا دفاتر توزیع و نشر کتاب اختصاص دهد، تنها باید عوارض کاربری فرهنگی را پرداخت کند
که فقط ۱۰ درصد عوارض تجاری است؛ یعنی، کسانی که در واحدهای جدیدالاحداث، کتابفروشی
ایجاد کنند، از پرداخت ۹۰ درصد عوارض تجاری معاف خواهند شد.
به این ترتیب هر محله و منطقهای در کنار مدرسه و دانشگاه، و مسجد
و کتابخانه، صاحب دست کم یک فروشگاه بزرگ کتاب، مجلات و مطبوعات میشود. این مراکز
را میتوان در شکلی به هم پیوسته به شبکهای تبدیل کرد که متولی آنها ادارهٔ کل فرهنگ
و ارشاد اسلامی استان است و در واقع به عنوان مراکز تبلیغی و عملیاتی ادارهٔ کل شناخته
میشوند و به مثابه نقاط استراتژیک و کانالهای ارتباطی آن شهر، عمل خواهند کرد.
به خیّران و واقفان فرهنگی نیز میتوان پیشنهاد داد که در کنار
وقف مسجد، مدرسه، دانشگاه و کتابخانه، به وقف و ساخت، و تجهیز و راهاندازی کتابفروشیها
نیز توجه ویژه نشان دهند؛ مشاوران این خیّران ارجمند نیز در این مورد راهنماییهایی
لازم را انجام دهند و سود معنوی آن را تشریح نمایند. در این راستا نقش دو ادارهٔ
کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و کتابخانههای عمومی استان که از نزدیک و به طور مؤثر با
خیران و واقفان بزرگ استان در سالهای اخیر همکاری داشتهاند، و به شناسایی بخش خصوصی،
افراد و دستگاههای حامی پرداختهاند، بسیار بارز و مهم است.
مهدی جلیلخانی، دبیر کارگروه کتاب و ادبیات ادارهٔ کل فرهنگ
و ارشاد اسلامی استان زنجان
خلاصهٔ این یادداشت در روزنامهٔ همشهری، ضمیمهٔ استان زنجان،
شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۳، ش ۶۴۳۷ منتشر شده بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر