امید به روزی که همهٔ مردم کتاب نذر کنند
گروهی دانشجوی خوشذوق از دانشگاه آزاد تهران جنوب، چند سالی است
طرح جدیدی برای احداث کتابخانه در مناطق محروم و زندانهای کشور ارایه دادهاند. طرحی
که امسال برای سومین بار با کمک شعبههای مختلف شهر کتاب در تهران انجام شده است.
این طرح پاییز هر سال اجرا میشود و با اینکه مدت زیادی از آغازش میگذرد اما هنوز
خیلیها نمیدانند میشود کتاب را هم نذر کرد و به دیگران بخشید. نه فقط مردم عادی،
که چهرههای فعال فرهنگی هم چیز زیادی از آن نمیدانند.
اگر این بیخبری را بگذارید در کنار نبود یک مدیریت واحد برای ساماندهی
کار بچهها و داوطلبانه بودن، شاید به این نتیجه برسید که چراغ این طرح خوب، اگر مورد
توجه بزرگان جامعه نباشد، میتواند خاموش شود. طرحی که تا به حال باعث کتابخانهدار
شدن روستاها و زندانهای زیادی در کشور شده است.
صالح بهشتی، مدیر شهر کتاب فرشته در شمال تهران که محل تحت مدیریتش،
امسال به عنوان محل گردآوری این کتابهای نذری معرفی شده، در اینباره میگوید: «نذر
کتاب باید متولی داشته باشد. یک نفر باید مدیریت مجموعه را برعهده بگیرد تا بچهها
بتوانند کتابهای نذری را از سراسر کشور جمعآوری کنند و به دست تعداد بیشتری از نیازمندان
برسانند. در حال حاضر این طرح فقط در تهران اجرا میشود، آنهم در مقطع خاصی از سال
ولی اگر کسی از این جوانان پشتیبانی کند، طرحشان گسترش خیلی بیشتری خواهد داشت.»
کتاب برای زندانیان و مردم مناطق محروم
ماجرا از سه سال پیش، در همین روزها آغاز شد. گروهی از دانشجویان
جوان دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب دنبال انجام دادن کار جدیدی بودند که بتواند سرانهٔ
مطالعه در کشور را افزایش بدهد و افراد بیشتری را به کتاب علاقهمند کند. هدف این طرح،
کتابخوان کردن دو قشر اصلی است؛ یکی مردم مناطق محروم که شاید خریدن و خواندن کتاب
در اولویتشان نباشد و دوم، زندانیان که به خیلیچیزها، از جمله کتاب دسترسی ندارند.
قرار شد از مردم درخواست شود، کتابهای کهنهای که در گوشهٔ کتابخانهشان خاک میخورند
را به مجموعههای شهر کتاب بفرستند تا دستهبندی شده و برای مناطق دیگر ارسال شود.
از آن روز تا به حال، این جوانان هر بار به سراغ یکی از شهر کتابها
میروند. اسم طرحشان را هم گذاشتهاند، نذر کتاب، یعنی مردم میتوانند به جای پول،
لباس یا هر چیز دیگری، کتاب نذری بدهند.
صالح بهشتی میگوید: «متولی اینکار شهر کتاب نیست ولی مجموعهٔ
ما وظیفه دارد، تا جایی که میتواند در حوزهٔ کتاب کاری انجام دهد. این دوستان از ما
درخواست کردند و ما هم لبیک گفتیم. در مجموع نذر کتاب متولی ثابتی ندارد. یکسری دانشجو
و فارغالتحصیل دانشگاه هستند که از سر ذوق چنین طرحی را پیاده میکنند. هماهنگیها
و همهٔ کارهای دریافت و ارسال تقریباً بر دوش خودشان است. تا جایی که من میدانم،
محلی در خود دانشگاه آزاد تهران جنوب برای انبار کردن این کتابها و مجلهها در نظر
گرفته شده است و همهچیز خودجوش است.»
بهشتی ظرفیت طرح «نذر کتاب» را بسیار بالا میداند و میگوید:
«نذر کتاب طرح بزرگ و خوبی است و اگر به آن توجه شود، میتواند خیلی بیشتر از اینها
رشد کند. بچهها چون جای ثابتی ندارند و طرحشان هنوز شناختهشده نیست، کارشان گسترش
پیدا نکرده است. فعلا این طرح فقط در نقاط محدودی از تهران و آن هم در مقطع خاصی از
سال اجرا میشود ولی اگر در تمام طول سال و در سراسر کشور اجرا شود، مسلماً در رشد
کل جامعهٔ ایرانی تأثیر زیادی خواهد گذاشت.»
اینطور که بهشتی میگوید، طرح نذر کتاب، امسال از ۲۶ آبانماه
آغاز شده و قرار بود فقط ۳ یا ۴ روز ادامه داشته باشد ولی استقبال مردم از این طرح،
بیشتر از حد تصورشان بوده است. او میگوید: «هیچ مراسم افتتاحیهای برای آغاز کار برگزار
نشد. تبلیغ گستردهای هم نبود. یعنی امکانات و بودجهٔ بچهها اجازهٔ چنین کارهایی
را نمیداد. تنها راه اطلاعرسانی ما پوسترهایمان بود و شبکههای مجازی مختلف. با
این حال استقبالی که از این طرح شد، خیلی خوب بود.» او از آرزوهای این جوانان فعال
فرهنگی اینطور میگوید: «خیلی دوست داریم که هنرمندان و چهرههای شناخته شده اینجا
بیایند و ما را ببینند. مسلماً حضور آنها باعث رونق این کار میشود. البته گله نمیکنم
که چرا تا به حال کسی نیامده، چون ما هم خبررسانی خیلی قدرتمندی نداشتهایم و خیلیها
هنوز بیخبر هستند.»
ادای ۲ هزار نذر کتاب
به گفتهٔ مسؤول شهر کتاب فرشته، در عرض همین چند روز، نزدیک به
۲ هزار نذر کتاب ادا شد. بعضی از این کتابها، کمک درسی بودند و یکسری دیگر، داستان
و شعر. بهشتی میگوید: «آدمهایی که در این طرح، کتاب نذر میکنند دنبال مطرح کردن
خودشان نیستند. کارشان بیمنت است. نمیخواهند کتابخانهای به نامشان باشد فقط هدفشان
این است که در یک کار خوب فرهنگی سهیم باشند. بارها پیش آمده بود که بچههای کمسن
و سال به شهر کتاب میآمدند و هرکدام یکی دو جلد از کتابهایشان را اهدا میکردند.
تعداد این کتابها مهم نیست ولی اینکه کودکی بداند میتواند در یک طرح فرهنگی، نقش
ایفا کند و بدون منت، برای دیگران مفید باشد، مهم است.» او روزی را هم به خاطر میآورد
که یک وانت پر از کتاب روبروی شهر کتاب فرشته پارک کرد تا نذر کتاب یک شهروند فرهنگدوست
دیگر ادا شود: «روزی دیدیم که یک وانت جلوی شهر کتاب ایستاد. رانندهاش پیاده شد و
از ما خواست کمکش کنیم که بارهایش را خالی کند. او یک وانت پر از کتاب برایمان آورده
بود. کتابها را خانمی اهدا کرد که ما اصلاً نمیشناختیم ولی میخواست در چنین کاری
سهیم باشد. تمام هزینههای مربوط به وانتبار و حملونقل را خودش پرداخت کرده بود.»
مسؤول شهر کتاب فرشته بعد از کمی مکث ادامه میدهد: «همین است که میگویم نذر کتاب
به یک متولی نیاز دارد. اینکار باید گسترش بیشتری داشته باشد. قابلیت و ظرفیتش را
هم دارد.»
نذر کتاب، نذر آگاهی است
جملهای هست که نمیدانم از کجا ولی بارها به گوش خیلی از ما خورده
که، «آدم عاقل کسی است که کتابش را به دیگری قرض ندهد و آدم نادان کتابش را به بقیه
میدهد.» مفهوم این جمله یعنی کتاب را نباید به دیگری قرض داد اما قرض گرفتن و پس ندادن
کتاب کار خوب و پسندیدهای است چون کتاب ارزشمند است و بخشیدن آن به دیگران، یعنی از
دست دادن یک گنج. طرح نذر کتاب این جمله را زیر سؤال برده است. این طرح از مردم میخواهد
کتابهایش را به دیگران اهدا کنند. نذر کتاب میخواهد مردم گنجهای فرهنگیشان را با
دیگران سهیم شوند. صالح بهشتی در این باره میگوید: «چه اشکال دارد بگوییم اشتباه کردهایم؟
ما همیشه عادت داشتهایم لباس و پول نذر کنیم که خیلی هم خوب است اما نذر آگاهی کار
بزرگی است که میتواند کاری کند آدمها خودشان دنبال پول و لباس بگردند.» مسؤول شهر
کتاب فرشته دنبال حرفش را پی میگیرد که، «چه اشکالی دارد اگر ما کتابی خوب در کتابخانهمان
داریم که نثر روانی دارد و نویسندهاش آدم مطلع و آگاهی است، آن کتاب را به دیگران
هم هدیه بدهیم و بگذاریم بقیه هم آگاه بشوند. همهٔ نیاز بچههای ما خوراک و پوشاک
نیست. نذر آگاهی باید مد شود.»
کتابهایی برای زندانیان
تعداد قابلتوجهی از این کتابهای نذر شده به زندان میروند، جایی
که تا به حال چندان مورد توجه اهالی فرهنگ نبوده است. صالح بهشتی دربارهٔ این کار
میگوید: «زندان جای خوبی نیست و کسانی که در آنجا حبس شدهاند، به خاطر مشکلات اجتماعی
یا فقر فرهنگیشان است که شاید زمینهاش فقر اقتصادی باشد. باید به این افراد آگاهی
داد و آنها را تشویق به خواندن کتاب کرد تا بتوانند راهشان را پیدا کنند.
کتاب خوب و با کیفیت، اگر نوشتههای به درد بخوری داشته باشد،
میتواند هرکسی را متحول کند و این، چیزی است که بچههای مبتکر نذر کتاب به دنبالش
هستند. متحول کردن آدمها زمان میبرد ولی نتیجهٔ شگفتآوری خواهد داشت و این جوانان،
صبر کردن را خیلی خوب بلد هستند.»
برگرفته از: روزنامهٔ مردمسالاری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر