«پس از ۱۴۰۰ سال» عنوان کتابیست از زندهیاد «شجاعالدین شفا». «شفا» در شرح کوتاهی که بر کتاب قطور خود در ابتدای آن نوشته، محتوای کتاب را چنین معرفی کرده است: «آنچه هر ایرانی هزارهی سوم میباید دربارهی واقعیتهای چهارده قرن تاریخ اسلامی کشورش بداند».
در ابتدای جلد اول این کتاب قسمتهایی از سخنرانی «ویکتور هوگو» در مجمع قانونگذاری فرانسه که به تاریخ ۱۵ ژانویه ۱۸۵۰ ایراد شده، خواندنی و جالب توجه است:
«برای پیریزی جامعهای بکوشیم که در آن حکومت بیشتر از یک قاتل عادی حق قاتل شدن نداشته باشد، و وقتی که به صورت حیوانی درنده عمل کند، با خودش نیز چون با حیوانی درنده عمل شود.
برای پیریزی جامعهای بکوشیم که در آن جای کشیش در کلیسای خودش باشد و جای دولت در مراکز کار خودش؛ نه حکومت در موعظهی مذهبی کشیشان دخالت کند و نه مذهب به بودجه و سیاستِ دولت کاری داشته باشد.
برای پیریزی جامعهای بکوشیم که در آن جای کشیش در کلیسای خودش باشد و جای دولت در مراکز کار خودش؛ نه حکومت در موعظهی مذهبی کشیشان دخالت کند و نه مذهب به بودجه و سیاستِ دولت کاری داشته باشد.
برای پیریزی جامعهای بکوشیم که در آن، همچنانکه قرن گذشتهی ما قرن اعلام تساوی حقوق مردان بود، قرن حاضر ما قرن اعلام برابری کامل حقوقی زنان با مردان باشد.
برای پیریزی جامعهای بکوشیم که در آن آموزش عمومی و رایگان، از دبستان گرفته تا کلژدوفرانس، همه جا راه را به یکسان بر استعدادها و آمادگیها بگشاید. هر جا که فکری باشد کتابی نیز باشد؛ نه یک روستایی بیدبستان باشد، نه یک شهر بیدبیرستان، نه یک شهرستان بیدبیرستان، و همهی اینها زیر نظر و مسؤولیت حکومتی لاییک، حکومتی کاملاً لاییک، حکومتی منحصراً لاییک.
برای پیریزی جامعهای بکوشیم که در آن آموزش عمومی و رایگان، از دبستان گرفته تا کلژدوفرانس، همه جا راه را به یکسان بر استعدادها و آمادگیها بگشاید. هر جا که فکری باشد کتابی نیز باشد؛ نه یک روستایی بیدبستان باشد، نه یک شهر بیدبیرستان، نه یک شهرستان بیدبیرستان، و همهی اینها زیر نظر و مسؤولیت حکومتی لاییک، حکومتی کاملاً لاییک، حکومتی منحصراً لاییک.
برای پیریزی جامعهای بکوشیم که در آن بلای ویرانگری به نام گرسنگی جایی نداشته باشد. شما قانونگزاران، از من بشنوید که فقر آفت یک طبقه نیست، بلای همهی جامعه است. رنج فقر تنها رنج یک فقیر نیست، ویرانی یک اجتماع است. احتضار طولانی فقیر است که مرگ حاد توانگر را به دنبال میآورد. فقر بدترین دشمن نظم و قانون است. فقر نیز، همانند جهل، شبی تاریک است که الزاماً میباید سپیدهای بامدادی در پی داشته باشد.»
برگرفته از: کتابخانهی مجازی و اینچنین شد هموطن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر