انقلاب سفید و سوءظن سیاه
در نقد و بررسی کتاب ٰدیدار در متن یک شعرٰ حسین منزوی
شناسنامهی کتاب: دیدار در متن یک شعر: نگاهی به سی و شش شعر از شاعران معاصر، حسین منزوی، ویراستار: مهدی خطیبی، تهران: آفرینش، بهار ۱۳۸۴، ۳۸۴ صفحه، قیمت: ۲۷۰۰۰ ریال
۱- درآمدی بر نقدِ کتاب
کتاب ٰدیدار در متن یک شعرٰ حسین منزوی «یگانه اثر چاپ شدهی منزوی در زمینهی نقد است.» (ص ۱۸) که شامل ۳۶ یادداشت بر شعر ۲۸ شاعر معاصر ایران است.
علاوه بر ٰدرآمدٰ نویسنده که تاریخ تیرماه ۶۴ زنجان را دارد، هم مقدمهی ناشر هست، و هم مقدمهی ویراستار. نمیدانم به راستی که این مقدمهنویسیهای مکرر چه دلیل دیگری جز اظهار وجود دارند. به ویژه وقتی در مقدمهی ویراستار بر کتاب، بدون هیچ توضیح و تکملهای ادعا شده است: «منزوی [...] چهرهای نه چندان مطلوب، از دید اجتماعی از خود به جای گذاشته است.» (ص ۱۴)
۲- دربارهی نام کتاب

۳- تعریفی از شعر و زبان
منزوی در خلال این دیدارها با شاعر و مخاطباناش، نگرش خود نسبت به شعر و زبان را نیز بیان میکند. او دربارهی شعر ناب مینویسد: «شعر ناب چنان شعری است که خود را تنها در برابر انسان، زیبایی و زندگی مسؤول و متعهد میشمارد.» (ص ۱۷۶) و دربارهی زبان هم چنین تعریفی به دست میدهد: «زبان اگر برای افراد عادی، وسیلهی ارتباط و انتقال حس است، برای شاعر به نظر میرسد نه وسیله که خودِ هدف است و گاهی حتا هدف غایی.» (ص ۱۶۴)
۴- انقلاب سفید و بدبینی سیاه
این کتاب بخش مهمی از جهانبینی و تحلیلهای سیاسی-اجتماعی حسین منزوی را علاوه بر نگاه او به ادبیات و شعر بازتاب میدهد. به طور مثال منزوی در تحلیل شعر ٰمرد و مَرکبٰ مهدی اخوانثالث مینویسد:
«م. امید مرد و مرکب را به مناسبت به اصطلاح ٰانقلاب سفیدٰ شاه سابق نوشته است. (و در یکی-دو چاپ نخستیناش به یاد دارم که حتا در پایین شعر تاریخ ششم بهمن را گذاشته بود.) روز ننگینی که چون بهمنی از نکبت و بدبختی بر هستی این ملت مظلوم آوار شد و چون لکهای سیاهتر بر پیشانی تاریخ سیاه عاری از مهری باقی خواهد ماند. مرد و مرکب به هر حال داستان آن انقلاب! قلابی بود که سالهایی نه چندان کم، نه همه، اما گروههایی از این مردم را فریفت و سبب وقفه در حرکت مخفی انقلاب واقعی ملت شد. آن همه مهارت در فریفتن مردم و آن همه تبلیغات رنگ به رنگ، ذهنهای بیگناه بسیاری را سالها از راه به در برد که گناهشان جز سادگی و خوشباوری چیزی نبود. و اما در همان سالهای فریب و دروغ، کم نبودند هشیارانی که از پیش، دست حریف نابهکار را خوانده بودند و به هزار زبان میگفتند که به قول معروف: ٰخودتیٰ!» (ص ۵۹)
به نظر میرسد این نگاه آرمانی، انقلابی و سلبی که حتا به اصلاحات هر چند نیمبندِ سفید و بدون خشونت و خونریزی هم خوشبین نیست، مبتلا به روشنفکران آن روزگار و همنسلان نویسنده بوده است؛ یعنی ناسازگاری مطلق با حاکمیت و مشکوک بودن به هر آنچه رنگی از اصلاح و تغییر دارد. آن هم با نثری که به توضیح و تبیین دقیق مصداقهای ٰفریب و وقفهی حرکت انقلابی ملتٰ نمیپردازد. اما آیا به راستی در انقلاب شاه و مردم یا همان انقلاب سفید پهلوی دوم، هیچ رنگی از اصلاح و عمران و تحول مشاهده نمیشد؟
اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی، ملی کردن جنگلها و مراتع، تبدیل کارخانههای دولتی به شرکتهای سهامی، سهیم کردن کارگران در سود کارخانهها، اصلاح قانون انتخابات و تساوی حق رأی زنان با مردان، ایجاد سپاه دانش، ایجاد سپاه بهداشت، ایجاد سپاه ترویج و آبادانی، ایجاد خانههای انصاف و شوراهای داوری، ملی کردن آبهای کشور، نوسازی شهرها و روستاها با کمک سپاه ترویج و آبادانی، انقلاب اداری و آموزشی، فروش سهام به کارگران، مبارزه با تورم، آموزش رایگان و اجباری در هشت سال اول تحصیل، تغذیهی رایگان برای کودکان خردسال، پوشش بیمههای اجتماعی، مبارزه با معاملات سوداگرانهی زمین، و بالأخره مبارزه با فساد و ارتشا، آیا هیچیک در آن سالهای اول دههی چهل تا میانهی دههی پنجاه مؤثر و مفید نبودند و گامی در جهت اصلاح و امتیاز به مخالفان سیاسی و عامهی مردم کشور محسوب نمیشدند؟
غرضم حمایت یا تمجید از عملکرد پهلوی دوم نیست؛ هدفم طرح این نقیصه و ضعف جنبش روشنفکری و فقدان روحیهی مذاکره و اصلاحطلبی بیخشونت، و سازش (نه مجامله و کرنش) در روشنفکران و منتقدان نسل گذشته است که امروز نیز به نحوی این نوع ستیزه از ایشان و نیز از جانب زعمای حاکم، بروز و ظهور دارد. تنشها و چالشهایی که نهایتاً به ضرر مردم تکرار و ادامه مییابد. ضمن اینکه این انتقاد جدی به حکومت پهلوی وارد بود که در اثر فساد مالی موجود در سیستم اداری کشور و مشارکت ندادن مردم در تصمیمسازی و اجرای امور و از همه مهمتر فقدان توسعهی سیاسی، بحرانها و اختلافات چنان عمق یافت که اصلاحات به نتیجهی مطلوب نرسید و بلکه حتا تعابیر معکوسی به دست داد. حقیقت این بود که پهلوی دوم پس از کودتای ۲۸ مرداد دیگر با هیچ امتیاز و اصلاحی نتوانست دل مردم و روشنفکران را به دست آورد.
منزوی این مضمونِ انکار علیه حکومت پهلوی را با لحنی نسبتاً احساسی و شعارگونه در برخی صفحات دیگر نیز تکرار میکند. او در یادداشت خود بر شعری از محمدرضا شفیعیکدکنی مینویسد:
«روز همچنانکه م. سرشک دریافته بود، هر چند دیر، اما چندان دور نبود، روز پیروزی حق بر باطل، روز تحقق آرزوهای دیرین ملتی ستمکشیده، روز نابودی ستمگران و ویرانشدن کاخهایشان بر سرشان و سرانجام روز برپایی عدل و دادی که پاداش و پادافرهِ هرکس را به فراخور حال، در کنارش نهد. ٰدیر است و دور نیستٰ، شعری است که در گذشته سروده شده، اما از آنِ امروز است؛ امروز که مردم مظلوم پس از قرنها، سرانجام جشن واقعی خود را برپا کردهاند، جشنی به دلخواه خود و به خواستهی خود... همیشگی باد این سور و چراغانی.» (ص ۲۶۷)
۵- ویرایش کتاب
ویراستار این مجموعه مقالات چندان که باید به ویرایشی منقح و بیعیب از نثر منزوی نائل نیامده است. مهدی خطیبی مینویسد: «من گذشته از تغییرات در نظام سجاوندی و ایجاد وحدت در رسمالخط کلمات، کوشیدم شعرهای روایتشده را با متن اصلی مطابقت دهم.» (ص ۱۸) که متأسفانه به رغم ادعای این نوع از ویرایش، اشکالاتی در کتاب به چشم میخورند که در زیر به آنها اشارهای کوتاه میشود.
الف. ویرایش املایی و معنایی
برخی واژهها و عبارات غلط در متن کتاب به صورت تصحیحشده، به ترتیب عبارتند از:
میگذارد و میگذرد ۲۹ س۱۶، موسیقی و زبانشناسی ۱۸، اروتیکی ۳۶، کلنگ ۵۲، غلتید ۵۵، سوداییام ۸۰، مَردم ۸۱، تواند داد ۸۴، غرقه ۱۰۳، چاره ۱۱۲ بیت ۵، ترجیعوار ۱۶۱، بال و پَر ۱۷۸، وَداد ۱۸۰، راه میبرد ۱۸۳، صفیر توپها ۱۸۸، طوفان (به معنی ٰباد و باران بسیار شدیدٰ که در سراسر کتاب اغلب با ٰتوفانٰ به معنی ٰغران و دمانٰ جابهجا شده است)، دل میسوزاند ۱۹۸، تمیز دهند ۱۹۹، دامان ۲۲۱، ماخاولا ۲۲۲، در کارم (؟) ۲۲۷، بستانند ۲۲۸، پسرش ۲۳۵ س۷، طفلیم ۲۳۷، به رخ میکشد ۲۴۰، نُزهت ۲۴۴، خیزند ۲۴۵ س۵، خیزد ۲۴۵ س۷، گیسوان ۲۴۸، درشکهچی ۲۴۸، خشکناب ۲۴۹،ای صاحب ۲۵۰، باشلِق ۲۵۰ و ۲۵۹، حرمسرای سلطان ۲۵۲، شایبهی اغراق ۲۵۵، اَرَس پرخروش ۲۵۸، محیطش خشک (؟) ۲۶۷، تکرار ٰبنگر پیر من! مراد من! ٰ ۲۷۷، مَنیع ۳۰۳، نماز گزاشتهاند ۳۰۸، سپاس نمیگزارد ۳۱۰، اینکا و آزتک ۳۲۴، شعار ۳۲۴ س۱۴، آسفالتها ۳۳۶ و...
به فهرست بالا جاافتادگی برخی حروف و کلمات در متن کتاب از جمله یای بدل کسره و نشانهی همزه در واژههایی از قبیل متأسفانه، تأثیر و تأمل را میتوان افزود.
ب. ویرایش شکلی و نشانهگذاریها
علاوه بر عدم دقت و صحت در نشانهگذاریها، فاصلهی درونکلمهای واژگان و اصطلاحات نیز رعایت نشده. صفحهبندی کتاب هم با عدم رعایت فاصلهی یکسان برای سطور،گاه ناهمدست و نازیبا شده است.
پ. فرهنگ اعلام و واژگان
افزودن فرهنگی چند صفحهای به انتهای کتاب، نه ضروری بلکه موجب ایضاح و روشنگری توانست بود. چنانکه مثلاً نوشتن پیرامون شخصیتهای نام برده شده در کتاب همچون پسافو ۱۳، سانچو پانزا ۱۳۳، شداد ۱۴۶، سارای (و نه سارا) ۲۵۷، سیزیف ۲۸۴، اینکا و آزتک ۳۲۴، نرون، چنگیز ۳۵۸ و یا از همه مهمتر رزومه (کارنامک) کوتاهی از ۲۸ شاعری که از آنان شعری به نقد و تفسیر درآمده است، کار ویراستاری را بایسته، مفید و محققانه میساخت.
همچنین الحاق واژهنامهای از کلمات و اصطلاحات غامض یا مورد مناقشه در فرهنگهای واژگان، خود بر اهمیت کار ویراستاری میافزود. معنا و وجه تسمیهی لغاتی همچون: صرصرتک ۶۲، صاعقا ۱۰۹، تقاطی ۲۸۸ و...
ت. ویرایش محتوایی
* به نظر میرسد که «سطر» واحد مناسبی برای شعر نیمایی است و نه «مصراع»؛ منزوی این سطرها را در سراسر کتاب مصراع نامیده که واحدی از شعر کلاسیک و موزون بهویژه غزل است.
* در صفحهی ۷۰ تکبیت «چندان که در این پرده سفر خواهی کرد/ حیرانی خویش بیشتر خواهی کرد.» از عطار است که قید نشده است.
* تکبیت صفحهی ۲۳۳ «مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک/ دو سه روزی قفسی ساختهاند از بدنم.» از مولاناست و نه حافظ.
* ٰسارایٰ به معنی ساری آی (ماه طلایی) دختر شجاع و قهرمان افسانهی مشهور آذربایجان و نامزد ٰخان چوبانٰ است که خود را به رود ٰآرپاچایٰ (یا ارس؟ ۲۵۸) میسپارد تا از دست خانِ ده که پدرش را با اجبار و تهدید برای ازدواج با او به گروگان گرفته بود، خلاصی یابد. پس سارای با سارا ۲۵۷ (به معنی زبده و خالص و بیغش) که نام همسر حضرت ابراهیم هم هست، یکی نیست.
۶- نتیجهگیری
به نظر میرسد که یادداشتهای حسین منزوی بر شعر برخی شاعران معاصر، شکلی از خوانش را که موجد تولید یا برساختن معنا و یافتن عمق شعر است، به نمایش نمیگذارند و در بهترین حالت به کشف پیامی استتارشده توفیق دارند. چه که اغلب شعرهای انتخابشده نیز چندان عمیق و تأویلی نمینمایند. به طور کلی نویسندهی این یادداشت معتقد است که کتاب ٰدیدار در متن یک شعرٰ وجه و صبغهای از یادداشتنویسیهای روزنامهای و ژورنالیستی منزوی را به منصه میگذارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر